شوهروبچه اش

والا راهنمایی نبود، یه سری حرف و مشکلاته ک ادم تا توی این شرایط نباشع بقیه درکش نمیکنن، دیدم اینجا بگم میریزن سرم رفتم توی خصوصی

با یه مادری ک بچه وش خیلی دوست داره و تقریبا همسن دختر شماست مشورت کن..ببین تا کجاها حاضره از راحتیش واسه بچه بزنه..مثلا ببین اگر بچه ش یه شب واسه خواب دلش بغل بخواد  حاضره از کنار شوهرش بودن بگذره اونشب..مثلا حاضره از راحتیش بگذره از مریضیش بگذره تا بچه ش آروم باشه؟اگر آره پس بدون یه مادر واقعی واقعا با بچه ش راه میاد و شماهم مثل اون گاهی لی لی به لالای دخترت بذارو باهاش مدارا کن...و کم کم باهاش رفیق شو طوری که اولویت زندگیش اول تو باشی حتی تو رو بیشتر از باباش دوست داشته باشه..خیییلی باهاش دوست شو باهاش دیوونه بازی کن..با هم خونه رو بریزین بهم.کیک درست کنید..بدو بدو بازی کنید بزنید تو سرو کله هم..برید پارک و بیرون خودتم باهاش سوار وسایل شو اینجوری کم کم واسش میشی ی مامان باحال..اونوقت میبینی که هر چی بگی اینقد عاشقته که به حرفت گوش میده

کتک که نباید میزده تحت هر شرایطی این اجازه رو نداره..و تو اصلا نباید میرفتی عذر خواهی

زنش نشدم زندگیمو نابودکرده البت ن بابچه باخانواده وبی مسعولیتی

بگن ... خدا ک میبینه عزیزم و اون ونیا هم پاداششو میده 

پس ب منم درخواس بده شایدبدردم بخوره راهنماییت

پس حتما خیلی خوبه که دوستش داری..اتفاقات دیشب و فراموش کنید و از الان خودت برو از مشاور و کمک‌بگیرو راه و جلو ببر

از بچه به شوهرت گله و شکایت نکردی که شوهرت ذهنیتتش راجع بهت عو ض شده باشه . یا با بچه بد برخوردی  نداشتی جلو همسرت . عزیزم وقتی باذشرایطی که این اقا داشت پذیرفتی زنش بشی بابد باهاش کنار بیای . اون بچه ام از ترسش ساکت شده و گرنه بچه ۸ ساله چه میدونه فیلم چیه که بخاد شما رو اذیت کنه . گناهداره  بهش محبت کن فک کن بچه خودته چه جور باهاش رفتار میکنی . چرا به شوهرت نگفتی دل ذرد داره جلوتر که ببر ت دکتر قتی ازت دفترچه خاست چرا داد زدی . مرد جماعت از داد و فریاد زن خوشش نمیاد عصبی میشه به شوهرت فهموندی که هر وقت داد و فریاد کردی اونم براب ساکت کردنت روت دست بلند کنه . امیدوارم هر دو مسعله با درایت حل کنی . نزار روت دست بلند کنه .

عزیزم‌ناراحت نشو ولی واسه موفق شدنت باید اول با بچه ی همسرت همدل بشی..بگو دخترم❤

خانمی مادر اگه قلب بچه اش درد کنه اگه مرده باشه زنده میشه 

به شما خرده نمی گیرم چون مادرش نیستی 

ولی اون پدرشه بی خیالی شما رو دیده حرص خورده 

من نمی گم درسته کتک زدن 

ولی شما هم باید یاد بگیری الکی هم شده نگران بشی

بعد شما میگی بچه قلبش خوب شد تا تو کتک خوردی 

یه بچه ۷ ساله خودش مگه چقدر جون داره که دعوای شما رو هم ببینه 

بدبخت شوکه شده از ترس چیزی نگفته 

کاش بچه رو بدید مادرش اگه نمی تونید نگه دارید

عزیزم شما با یه مرد بچه دار ازدواج کردی این رو باید اولش فکر میکردی چون مجرد بودی به هر حال بچش هستو نمیشه کاریش کرد مردا حاضر نیستن از مادرو خواهرشون بگذرن چه برسه تیکه تنشون به نظرم همون جوری که اول همسرت رو پذیرفتی فرزندش و رو هم بپذیر همسرت این حس بهش دست داده که شما رو دخترش حساسی به نظرم یه مدت شما بیشتر از همسرت به بچه محبت کن ودر اخر یه چیزی بگم انشالله خودت یه روزی بچه دار میشی و حس اون مرد رو میفهمی بعدا دلت برای دخترش میسوزه اگه قبول کردی پس مادری کن واقعی همسرت از چند جا دلش برای دخترش میسوزه اون بچه گناهی نداره من الان پسرم هنوز کنارم میخوابه یه ترسی داره وقتی کنار من میخوابه ارامش میگیره این ارامش رو تو به فرزندش بده انشاالله خیر ببینی دوست گلم 😘

پستت برای منی که مادرم عالی بود☺