دارم طلاق میگیرم و حال دلم خوش نیست. نه به خاطر طلاقم که از دست یه مرد عوضی و خونوادش راحت میشم. به خاطر اینکه خونوادم مخالفن و عید جایی نمیرم
اره گلم دقیقا منو تو چقدر شبیه همیم . سه سال ازدواج کردم تو این سه سال خرج عیدمون مامانم میده دوسالشو ک حتی لباس نخریدم برای خودم . امسالم تابستون دادم برام مانتو بدوزن خیاطمم مانتوم اماده نکرد تا الان دم عید اماده کرد برام .
پول شیرینی میوه و... مامانم میده و بابام . بخدا دارم از خجالت میمیرم ک سه ساله خرج نون شبمون بابام میده اخه سنی ازش گدشته با اون حال مریضیش کار کنه ما بخوریم ... بخدا گریه ام گرفته .
حالم از زندگی بهم میخوره
ولی بازم میگم شکر شاید روزی وضعم خوب شد همه رو جبران کردم
خیابونا که خیلی شلوغه و کلیا دارن خرید میکنن!!
میگن عیب نداره و همه همینطور زندگی میکنن.
هیچی خلاصه مطلب اینه که همه مسوولیت خونه و اجاره و قسط کارای خونه و بچه و خرج با منه. ایشونم پولاش رو پس انداز میکرد و از سرکار میومد میخورد و میخوابید و سرش تو گوشیش بود. بهشم یه کلام میگفتی یک ماه قهر میکرد. اخرشم عید پارسال بیست روز از خونه رفت و دیگه صبر من تموم شد. من رو چون شاغل بودم میخواست. همین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
