من تو دفتر وکالت کار میکردم. و عین همین موضکع رو داشتیم. طرف به زنش گفته بود اگه از خونه نری میرم میگم که با چند نفر رابطه داشتی. و قبل از ازدواج با من هم باکره نبودی.. خلاصه این کار رو میکنه. و دادگاه ازش شاهد میخواد شاهدین میرن شهادت میدن.البته شاهدین دروغین. دادگاه متوجه میشه که دارن دروغ میگن چون حرفهاشون با اظهاراتشون یکی نبود. هم اونها رو محکوم کردن هم شوهره رو.براش حکم شلکق و زندان با جریمه ی نقدی بریده بودن. یادم نمیاد چندتا شلق بود. اما طرف اموده بود دفتر و شاخ و شونه میکشید. وکیله هم قاطی کرد گفت حالا که اینطوره کاری میکنم که شلاقت بیشتر بشه. یعنی باهاش کاری کرد که اون مرده به پای وکیله افتاد و بوسش میکرد که ترو خدا شلاق رو نزار بزنن. من طاقتشو ندارم. ولی وکیله باهاش لج کرد😃کاری کزد که شلاق بیشتر بخوره. اینقدر دلم خنک شد که نگو. اون هم خانمش کارمند بود و حقوقش دو برابر حقوق شوهره بود. یه به هم داشت
بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست. (حضرت علی علیهالسلام)
اره ی دختر افسرده ک مث ی ماشین کار میکنه و میخابه! کل زندگیم شده نگاه کردن ب زندگی دیگران. قایم کردن گذشتم تنهایی های شبانم. کل فامیل بخاطر تهمت هاشون با ما رفت و امد نمیکنن. میگن تا نباشد چیزکی.....
یعنی هیچ کسو ندارم
باردار نیستم تیکر رسیدن به خواستمه میشه یه صلوات بفرستی برام؟؟ 🌼🌼🌼