تو دوران دوستی یه دختره به شوهرم کلید کرده بود هر شب زنگ میزد شوهرمو میشناخت همسایه بودن
یه شب هی میس انداخت شوهرم گفت الان میام درخونتون جلوی باباتو میگیرم دختره بهش اس میداد گوه خوردم نیایا بخدا دیگه بهت زنگ نمیزنم.دختره اون موقع 22سال داشت.زنگ زد به دوست پسردوستش میگفت توروخدا به دوستت بگو نیاد من ابرو دارم.فرداییش شوهرم خطشو عوض کرد.
اصلا وا نده نمیتونه هیچکاری بکنه