2777
2789
عنوان

خداچرا منو نمیبخشیبهم نگاه کنی

148 بازدید | 18 پست

دلم خون شده من گناهامو میدونم همشو میدونم از کم کاریام خبر دارم از حماقتام خبر دارم اماا دارم بد تاوان میدم خداچرا اینهمه توبه و تلاشمو برای زندگی نمیبینه همه زندگیم کمبود محبت دیدم رو پای خودم وایستادم همرو خندوندم درس خوندم دانشگاه رفتم سرکاررفتم حالاباید اینهمه سختی بکشم و خورد بشم...مادرشوهرمم باهمه ای که اخلاقای پسرشو میدونه و میبینه چکارمیکنه یبار راهنماییش نمیگنه تازه بمن میگه خب طلاق بگیر عزیزم..بعد امروز دخترش که طبقه بالاشون زندگی میکنه زنگ زده که اره من ب شوهرم گفتم میخام تنها باشمم(بسیار بی بند و باره هرجامیره هرکارمیکنه درخالی که پدرشوهرم فقط گیراش برای حجاب بمنه و منو جلو همه داد میزنه و حرف میزنه)بعد شوهرش که گفته باشه طلاق بگیر راحت باش ب مادرش گغت و دیدم مادرش دوساعت رفته خونه دخترش دامادشو شسته و کلیم منت خونه و جهازو زده بسرش بعدم گفته چرا انقد بی مسعولیتین ..ادمی که شش سال پیش باهمه نداریش و بدون کمک خانوادش وام گرفته برای خاهرشوهرم12میلیون طلا گرفته عروسی گرفته و کلی بد بختی کشیده از پنج صبح دکتر مملکت میره تا ده شب کارمیکنه بعد همین مادر شوهرم برای من که میخواستن چیزی بگیرن میگفتن ندارن کم بگیر فلان کن پول ندایم عروسی بگیریم باید همین جا باشین درحالی که میلیونرن و تازگی برای دخترشون خونه خریدن و مثلا من نمیدونم...همین مادر به دامادش ک سر سال برای زنش عروسی گرفت و هرچی خاست داد میگه بی مسعولیت اما ب پسرخودش ک 24ساعت یا درس میخونه یا باشگاه میره یا بازی میکنه هیچی نمیگه به پسری که یبار نمیگه مامان میخام برم سر خونه زندگیم مامان زنم نابود شد...اصا اینارو میگم اشکام سرازیر میشن خدا شاهده حسود نیستم امااا انقد تو زندگیم از پدر و مادر و خاهر و همه تبعیض دیدم دیگه بریدم خستم قلبم پاره پارست...برای دعاکنید تروخدااا بخدا حس میکنم دیگه تاب ندارم..سرکارهمه فک میکنن ی ادم بی غمم همش میگن خوش بحال شوهرت و خانوادت که پیر نمیشن هیچی کم نداری امااینجوری خودمو خار و زلیل کردم و ادرون دارم نابود میشم...تروخدادعاکنید برام

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من نفهمیدم عقدی هنوز نرفتی خوب مادرشوهرمنم اونجوره برا دخترش کلی کرد و برامن ن حتی یه چی کوچیکم نخریدن ولی برای حاریمم کلی جهارز بجا عروس خریدن برن گم شن همین ادما داماداشونو رودار میکنم فردا ببین همین داماده چی سرشون بیاره بشین و تماشا کن زیاد رو بدی همینه حرص نخور عزیزم برن بدرک اهمیت نده گلم فدات ولشون کن برن بمیرن اگه میبینی اینقد بیمسولیت تا بچه نداری خودتو خلاص کن جون من الان بایه بچه گرفتار شدم

من الان مست و ولم توام نذار دیگه دست رو دلم
خدا لعنت کنه هر چی آدم ظالم و بی شخصت رو کسایی ذره ای شعور ندارن و همیشه در حال دورغگویی هستن

هیچوقت هیچکس و نفرین نکنین بگین خدا خودش به راه راست هدایت کنه 

 خدایا لطفا مراقب **عزیزای دلم باش **
خدا لعنت کنه هر چی آدم ظالم و بی شخصت رو کسایی ذره ای شعور ندارن و همیشه در حال دورغگویی هستن

ازشوون متنفرممم متنفرمم بخدا باید جپاب تمام اشکای تنهاییماو پس بدن مخصوصا شوهرم اخ ک اون چجوری میخاد جواب دل منو بده الان اومده دیده من گریه میکنم میگه برو بمیرر فقط

من نفهمیدم عقدی هنوز نرفتی خوب مادرشوهرمنم اونجوره برا دخترش کلی کرد و برامن ن حتی یه چی کوچیکم نخری ...

اره عقدمم انشاالله مبخام ببینم ک همین ادمو چجوری زدن تو سرم برای همین دخترو دامادشون چکاراک نکردن جلو همین ادم ب من. خانوادم توهین کرد..اخ خدایا دردم اینه هیچ وقت یکیو نداشتم اینجوری ک مادرشوهرم پشت یذره ناراحتی دهترش میمونه و دامادشو میشوره پشتم باشه و تازه بعد همه اینا داماده زنگ بزنه عذرخاهیم بکنه و بگه مراقب دخترشون باشین..فک کن زنش کل زندگیشو ریخته برای همه ابروشو برده مادرزنش شستتش اخرشم اینجوری هواشو داره بعد شوهرمن میاد گریمو میبینه میگه برو بمیرر

اره عقدمم انشاالله مبخام ببینم ک همین ادمو چجوری زدن تو سرم برای همین دخترو دامادشون چکاراک نکردن جل ...

اشتبا نکن ازدواج نکن منم بچه طلاقم از اولش بی مهری کشیدم با نبود مادر حرفای همه رو تحمل کردم و واسه زندگیم تلاش کردم همسرمم نمیدونم جادوم کردن یهو نظرم بش عوض شد و عاشقش شدم قبلش مخالف بودم تا عقد کردیم مشکل داشتیم هرروز دعوا مامانم گفت اینجوری مامانم گفت اونجوری گفتم الان عقدیم درس میشه وقتی باهم دوس بودیم خیلی خوب بود دیووونه وارهمو دوس داشتیم ولی دوماه بعد عقد با بدبختی ک ازدواج کردم فهمیدم اشتبا کردم و باید میرفتم الان عقدی اینه وای بحال ازدواجت اشتباه منو تکرار نکن بخدا بقران اگه این بچه رو نداشتم میرفتم الانم همه بهم میگن یکی بیار منتظرم فقط این بچه بزرگ شه بذارم و برم خودمو خلاص کنم از شرشون خستم کردن

من الان مست و ولم توام نذار دیگه دست رو دلم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792