😯😯😢😢😢😢😧
تا سحر هر شب به یادش اشک میریزم...بیا
بر نگاه دلکشش گوهر میاویزم......بیا
گر چه میدانم چرا با ما نمی آید کنار
دارد از من می گریزد جان ناچیزم....بیا
از چه رفته در پی عاشق بگردی در به در
عاشقم,دیوانه ام,غوغا برانگیزم.....بیا
سالها افتاده ام بر پای احساسات خویش
تا بگیرد دست من را,تا که برخیزم.....بیا
گفته بودی روزگار این است و شیرین میشود
من کنون از انتظار تلخ لبریزم.....بیا
بد جور هوس ڪرده‌ام ای ماه ڪه امشب
در محضر آغوش تو مستانه بگریم
باز امشب از خیال تو غوغاست در دلم
اى جان به چه زنده‌اى..؟!
که جانانت نیست
حافظ
امشب
دلم دوباره تو را خواست از خدا
آه ای دعای هر شب من
مستجاب شو ،،،
نمی دانم دل دیوانه ام امشب....ولش کن اه
دل است و کار هر روز وشبش دلتنگی و یادت
دل از سنگ باید که از درد عشق
ننالد خدایا دلم سنگ نیست
مرا عشق او چنگ اندوه ساخت
که جز غم در این چنگ آهنگ نیست
به لب جز سرود امیدم نبود
مرا بانگ این چنگ خاموش کرد
چنان دل به آهنگ او خو گرفت
که آهنگ خود را فراموش کرد
نمی دانم این چنگی سرنوشت
چه می خواهد از جان فرسوده ام
کجا می کشانندم این نغمه ها
که یکدم نخواهند آسوده ام
دل از این جهان بر گرفتم دریغ
هنوزم به جان آتش عشق اوست
در این واپسین لحظه زندگی
هنوزم در این سینه یک آرزوست
دلم کرده امشب هوای شراب
شرابی که از جان برآرد خروش
شرابی که بینم در آن رقص مرگ
شرابی که هرگز نیابم بهوش
مگر وارهم از غم عشق او
مگر نشنوم بانگ این چنگ را
همه زندگی نغمه ماتم است
نمی خواهم این ناخوش آهنگ را
فریدون-مشیری
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
