اگه بهش بگی بزن خب معلومه که نمیزنه باید با رفتارت نشون بدی که تو با مادرش خوبی اون با تو بده.
من رو خیلی زجرم دادن خوبه تو ازشون دوری من ۹ ماه با اونا زندگی کردم یه زن با دو تا دختر خیلی خیلی بدزات که وقتی میرفتم حموم آب رو ازفلکه می بستن وقتی از خواب بیدار میشدم تموم وسایلای صبحانه رو پنهون میکردن حق نداشتم یه لباس بخرم خیلی دلم رو شکستن اما هیچوقت بهشون بی احترامی نکردم مخصوصا پیش شوهرم حتی یه بار با شوهرم تواتاقمون خوابیده بودیم خواهرشوهرم اومد لحافو از رومون برداشت من آب شدم ازخجالت و اونا رو سپردم به حضرت ابوالفضل
تا اینکه شوهرم خودش یه خونه کرایه کرد از پیششون رفتیم یه سال وقتی میخوابیدم نصف شب بیدارمیشدم به کاراشون فکر میکردم خودمو لعنت میفرستادم که ببین من با کیا وصلت کردم اما هر چی کردم به خودم کردم اونا رفته رفته چاق تر و جوون تر میشن من شکسته تر. ببخش وقتت رو گرفتم شما هم مواظب سلامتیت باش من درکت میکنم که چقدر ازدستشون ناراحتی و دلت رو زخمی کردن فقط به خداتوکل کن و صلوات بفرست تا آروم بشی و به خودت برس.