از وقتی ازدواج کردم فقط رعایتش کردم منظورم شوهرمه وسایل خونه گرون قیمت نخواستم لباس زیاد نخواستم پول زیاد نخواستم اما الان می فهمم بدعادتش کردم و الان پشیمونم چون دیگه برای چیز کوچیک پول میخوام بهم نمیده مادر و خرج دوتاخواهرشو میده هر روز براشون میوه میخره پول لباس میده پول دکتر میده....پس من چی...😭😭😭😭😭😭 امروز کلی گریه کردم
هیشکی به اندازه ی من زجر نکشیده وقتی ۴ ماهگی حامله بودم شوهرم پیرهنشو داد پوشیدم گفت واسه من تنگه مادر شوهرم هرچی ازدهنش دراومد بهم گفت گفت میخوای با این بلوز پسرمو دیوونه کنی من با حرفاش فشارم ۱۸ شده بود دستم بی حس شده بود رفتیم دکتر بعدش از همسایه هاشنیدم گفت عروسم مریضه...این فقط ذره ای از کاراشه حلالش نمیکنم همیشه به این فکر کن که کسانی هستن که مشکلات بزرگتری دارن فقط به شوهرت محبت کن و توخونه شاداب باش
هیشکی به اندازه ی من زجر نکشیده وقتی ۴ ماهگی حامله بودم شوهرم پیرهنشو داد پوشیدم گفت واسه من تنگه ما ...
خدالعنت كنه اينجور مادرشوهراى بى شعورى رو ك دق ب دل دختر مردم ميكنن نمونش مادرشوهرعفريته خودم
باورت ميشه ميگم كى خبرمرگشو ميارن واسم تا من يه نفس راحت بكشم و بشينم راحت زندگى كنم
من نميتونم شاد باشم عزيزم افسردگى گرفتم از فشار خونوادش
حكايت از چه كنم؟؟ شكايت از كه كنم؟؟ كه خود به دست خود آتش بر دلِ خون شده ىِ نگران زده ام.....بر موجِ غم نشسته منم/ بر زورقِ شكسته منم اى ناخداىِ عالم.....تا نامِ من رقم زده شد/ يكباره مُهرِ غم زده شد بر سرنوشتِ عالم!!!
پس خیلی دوستت داره و بخاطر تو هرکاری میکنه تو هم دیگه از طلاق نگو
از خودخواهيشه ك ميگه طلاقت نميدم چون خودش آرامش داره ديگه بفكر من نيست ك دارم عذاب ميكشم.......لحظه عقدمونم بهم گفت دستمون رو قرآنه بهت ميگم تا عمر دارم طلاقت نميدم پس هيچ وقت حرف طلاق نزن ك روانى ميشم هرمشكلى ك داشتيم ميسوزيمو ميسازيم تا آخرين نفس
الانم ك ميگم طلاق ميگه اسلحه برميدارم اول تورو ميكشم بعد لولشو ميذارم تو دهنم تيرخلاصى رو ب خودم ميزنم مغزم بپاشه من هيچ راه برگشتى ندارم
حكايت از چه كنم؟؟ شكايت از كه كنم؟؟ كه خود به دست خود آتش بر دلِ خون شده ىِ نگران زده ام.....بر موجِ غم نشسته منم/ بر زورقِ شكسته منم اى ناخداىِ عالم.....تا نامِ من رقم زده شد/ يكباره مُهرِ غم زده شد بر سرنوشتِ عالم!!!
اگه شوهرت دوستت داره پس تو هم ازین استفاده کن و خودتو پیشش بی گناه و مظلوم نشون بده تا بخاطر تو جلوی ...
اصلا جلو مادرش وانميسته بگه اينقدر زنمو اذيت نكن فقط وقتى خونوادش اذيتم ميكنن عصبانى ميشه فقط همين
حكايت از چه كنم؟؟ شكايت از كه كنم؟؟ كه خود به دست خود آتش بر دلِ خون شده ىِ نگران زده ام.....بر موجِ غم نشسته منم/ بر زورقِ شكسته منم اى ناخداىِ عالم.....تا نامِ من رقم زده شد/ يكباره مُهرِ غم زده شد بر سرنوشتِ عالم!!!
بخدا عزيزم من اينقدر مادرشوهرم اذيتم كرده دو بار خودكشى كردم قرص خوردم اما زنده موندم آخرين بار مادر ...
این کارارو نکن چون فقط خودت اذیت میشی به اونا که چیزی نمیشه مواظب سلامتیت باش تا بعدا مثل من بهت نگن از قبل مریض بودی خب از شوهرت بخواه کمتر برین خونه ی مادر شوهرت خیلی کم باهاشون ارتباط داشته باش تا حالت خوب بشه من نمیرم انقد از نظر روحی خوبم.
فقط به شوهرت محبت کن مطمئن باش وقتی تو نیستی به مادرش گوشزد میکنه که اذیتت نکنن اما پیش تو نمیگه تا احترام مادرشو نگهداره
این کارارو نکن چون فقط خودت اذیت میشی به اونا که چیزی نمیشه مواظب سلامتیت باش تا بعدا مثل من بهت نگن ...
مادرشوهرعفريتم گفته ديگه تو خونه من نياى فقط شوهرت بياد منم واسه شوهرم قسم خوردم گفتم ديگه خونتون نميام
حكايت از چه كنم؟؟ شكايت از كه كنم؟؟ كه خود به دست خود آتش بر دلِ خون شده ىِ نگران زده ام.....بر موجِ غم نشسته منم/ بر زورقِ شكسته منم اى ناخداىِ عالم.....تا نامِ من رقم زده شد/ يكباره مُهرِ غم زده شد بر سرنوشتِ عالم!!!
شوهرمنم انقد بهشون عصبانی میشد اونا هم به همه میگفتن پسرمو پر میکنه میفرسته اما بعد از ۷ سال اذیت و ...
ان شالله بحق فاطمه زهرا خدا اينقدر مادرشوهرمو دردمند كنه تا بدونه چه بلاهايى سرمن آورده و دست از زندگى من بكشه ان شالله مكافات شه بميره
حكايت از چه كنم؟؟ شكايت از كه كنم؟؟ كه خود به دست خود آتش بر دلِ خون شده ىِ نگران زده ام.....بر موجِ غم نشسته منم/ بر زورقِ شكسته منم اى ناخداىِ عالم.....تا نامِ من رقم زده شد/ يكباره مُهرِ غم زده شد بر سرنوشتِ عالم!!!
مطمئن باش اگه نری رابطتون خوب میشه،تو هم وقتی نمیری اونجا خونه رو مرتب کن غذاهای رنگارنگ بپز تا ببین ...
من هيچى واسه شوهرم كم نذاشتم خودستايى نميكنم ولى از همه لحاظ ازش سر دارم اما نميدونم چرا يه حرف تو دهنى ب مادرش نميزنه
حكايت از چه كنم؟؟ شكايت از كه كنم؟؟ كه خود به دست خود آتش بر دلِ خون شده ىِ نگران زده ام.....بر موجِ غم نشسته منم/ بر زورقِ شكسته منم اى ناخداىِ عالم.....تا نامِ من رقم زده شد/ يكباره مُهرِ غم زده شد بر سرنوشتِ عالم!!!