سلام
چند روزی میشه شوهرم سرما خورده بود
دیروز زنگ زد گفت با تاکسی بیا خونمون تا منم از سر کار بیام منم گفتم باشه بعد دیدم واقعا نمیشه برم بهش پیام دادم ک من نمیتونم بیام تو بیا اونم در جواب گفت که من با این حالم کجا بیام ول کن بیخیال منم خیلی ناراحت شدم و جوابشو ندادم (حال داش پاشه بره سر کار ولی برای من یه سرما خوردگی رو بزرگ کرد)
بعد چند ساعت باز شروع کردیم پیام دادن همش میگفت وای دارم میمیرم منم گفتم ب مادرت بگو دمنوش درست کنه یا برو دکتر یا قرص بنداز ایشونم همش میکفت نه بیخیال مهم نی😕 بهد گفتم میگی چی کار کنم پاشم با ابمیوه بیام عیادتت عمل جراهی کردی اونم گفت عمل کنم غریبه هم میاد پیشم تو با غریبه یعنی فرقی نداری ؟ منم گفتم چرا اینجوری میکنی یه سرما خوردگی سادست چرا این همه ناز میکنی زنم نیستی که نازتو بکشم ...
یه روز از این بحث میگذره نه مثل قبل صبحا پیام صب بخیر یا شباشب بخیر نمیده یا اصلا زنگ نمیزنه و سر نزده تو تل هم انلایمه ولی ب من پیامی نمیده خلاصه واقعا سرد شده چی کار کنم