2777
2789
عنوان

بچه هااا لطفا بیاین عصابم خورده یکم دلداریم بدین پیلیز

| مشاهده متن کامل بحث + 511 بازدید | 67 پست
ببین اتفاقا الان علم به این نتیجه رسیده که خانم باردار باید تحرک داشته باشه، مخصوصا پیاده روی آروم ر ...

خودش قبول کرده بو من هرررچی ب ماماتش میگم مامانجان ای یو ای اصلا استراحت انچنانی نمیخواد دکترمم گفته اینقدر استراحت لازم نیس میگه ن دکترا چی میفهمن مگه بدتر از خودش مادرش حساسه مطمعنم بخاطر حساسیتای اونه ک الان زده زیر حرفش 

اره شاید مثلا الان یکم بهتر شده اجازه داده بود برم ولی از وقتی ک احتمال حاملگی اومد وسط همه چی خراب ...

وای ببین خیلی سخته زندگی با همچین مردی... خونواده اش هم که نمیفهمن!!! یه فکر اساسی بکن...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ببین مرد اینجوری زندگی کردن باهاش سخته. همه مردها اول زندگی یه خورده ممکنه سخت گیر باشن. اما در این ...

منم لحظه ب لحظه گزارش میدم من اگه خودش نباشه و کاری پیش بیاد مجیور ب خانواده اش توضیح بدم ک ببرن منو بیرون از لحظه ای ک از خونه میرم تا موقه ک میام هرکاری کنم لحظه ب لحظه خبرداره ولی بهتر نشده  مثلا فکر کن حتی من انلاین باشم خودش نباشه باید بگم با کی چت میکنم یا زنگ بزنه تلفن اشغال باشه یا زنگ میزنه ب خونه یا اینقد زنگ میزنه ک مجبور باشم تلفنو قطع کنم جواب اقارو بدم البته یر سری سر این موضوع واقعا بهش توپیدم و الان این اخلاقشو گذاشته کنار 

عیب نداره..

خواهر شوهر منم شوهرش مشکل اسپرم داره ۱۰سال ازدواج کرده ۷ سال که نمیخواست..

یه سالم تو اقدام بود.. دو سالم هست رفتن دنبال آز و.. فهمیدن مشکل از شوهرشه..

الان ۲۷ سالشه.. اون موقع ۱۷بود.. اگر تو ۲۰ اقدام میکرد.. شاید شوهرش این همه ضعیف نبوده اون موقع..

توام یه دونه بیار خیال اینا راحت شه.. بعد بچه رو بده بغل مادرشوهر برو کلاس.. مطمئنا اون موقع خیال همه راحت شده که تو یه مادری و خطایی نمیکنی و سرش گرم بازی با نوه شون میشه و توام ریشه تو اون خانواده میزنی و از اونا میشی و کمتر دخالت میکنن و گیر میدن..

منم لحظه ب لحظه گزارش میدم من اگه خودش نباشه و کاری پیش بیاد مجیور ب خانواده اش توضیح بدم ک ببرن منو ...

عقد که بودین اینجوری نبود؟

از این مدلا نیس بیرون برین بگه این کی بود بهت نگاه کرد و از کجا میشناسیش و... اینایی که توهم دارن؟

عقد که بودین اینجوری نبود؟ از این مدلا نیس بیرون برین بگه این کی بود بهت نگاه کرد و از کجا میشناسیش ...

عقدم بودیم اینجوری بود تازه تو دوره اشنایی هم اینجوووری بود میرفتم دانشگاه یکارایی میکرد عصابمو خورد میکرد دانشگاه بخاطر ایشون گذاشتم کنار ولی خداروشکر از اینایی نیس ک یکی گیر بده بگه کیه میره یارو رو ولی تیکه پارش میکنه در این شدت😑😑

عقدم بودیم اینجوری بود تازه تو دوره اشنایی هم اینجوووری بود میرفتم دانشگاه یکارایی میکرد عصابمو خورد ...


خوب تو که میدونستی اینجوریه؟ از اینکه غیرتی بود خوشت اومد؟ آخه منم ذوق میکردم که غیرتیه شوهرم!!! حتما با هم برین پیش مشاور.

خوب تو که میدونستی اینجوریه؟ از اینکه غیرتی بود خوشت اومد؟  حتما با هم برین پیش مشاور.

اره واقعا ادم اول فک میکنه چخبره عین ادم ننشستم ب کاراش فکر کنم ب این ک شاید بدتر بشه فقط از کاراش ذوق میکردم خودم کردم ک ل... برخودم باد واقعا 

یعنی میگی فعلا تحمل کنم تا بچه ب دنیا بیاد 

تو از طرف خودت کار زیادی نمیتونی بکنی..جنگیدن همه چیزو شاید بدتر کنه.. فقط با نرمی..با محبت.. به مرور دخالت خانواده اش رو کنترل کن.. کمتر از خودت یا شوهرت بهشون چیزی بگو حوصله ات سر هم رفت برای پر کردن وقتت پیش اونا نرو.. اگر نیتت سر سزدن یا کمک تو انجام کاری بود برو.. اما برای حرف زدن سعی کن راجب خودشون بیشتر بپرسی و حرف بزنی و تا میتونی از خودتون هیچی نگو.. اگر تعریف کنی ممکن حسادت کنن اگر بدگویی کنی اولش شاید دلسوزی کنن و پسرشون رو دعوا کنن ولی به مرور با تو رفتارشون عوض میشه و نتیجه بر عکس میگیری..

اگر دیدی قبول میکنه مشاور بیاد.. ببرش مشاور بهش بگه که با این افکارش نه تنها تو رو اذیت میکنه خانواده اش رو خودشو هم اذیت میکنه به جای اینکه دلش پر از آرامش بشه پر از انرژی منفی شده و خانواده اش رو هم حساس کرده که هواسشون به تو باشه و اونام فکر و خیالشون درگیر و ناراحت..

اگرم نیومد مشاور.. خودت برو..

تو تل هم کانالهای سیاستهای زنانه و سیاستهای خانومانه و سیاستهای زندگی رو سرچ کن خیلی مطالب خوبی میزارن تا جایی که تو زندگیت راه میده از تجربیاتشون استفاده کن..

اره واقعا ادم اول فک میکنه چخبره عین ادم ننشستم ب کاراش فکر کنم ب این ک شاید بدتر بشه فقط از کاراش ذ ...

نمیدونم چند سالته اما اگه کمتر از 25 و 30 هستی میتونی زندگیتو جمع و جور کنی و به زور ببرش پیش مشاور. با گریه و خواهش و ... برو پیش مشاور از خودش بپرس چجوری راضیش کنی.

اما اگه بیشتر از 30 هستی زمانت رو از دست میدی... 

هر کاری میکنی به فردا ننداز.

تو از طرف خودت کار زیادی نمیتونی بکنی..جنگیدن همه چیزو شاید بدتر کنه.. فقط با نرمی..با محبت.. به مرو ...

باشه عزیزدلم ممنونم برای راهنمایی خوبت برام جالبه مثلا تو اینستا و تل..گ...رام مشکلی نداره عکس بزارم اخه معمولا اونایی  ک خیلی حساسن رو ایناهم حساسن ولی پدرمنو در اورده با این اخلاقش بقول شما خودش ک هیچی خانواده اش رو هم حساس کرده 

خودش قبول کرده بو من هرررچی ب ماماتش میگم مامانجان ای یو ای اصلا استراحت انچنانی نمیخواد دکترمم گفته ...


آره اینطور که میگی کاملا مشخصه تحت تأثیر حرفای مادرشه، چی بگم والا

تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینه که فعلا در مورد بچه دار شدن خوب فکراتو بکن بعد اقدام کن، بعد بچه که بیشتر دست و پات بسته میشه تکونم بخوای بخوری احتمالا مادرشوهرت میگه بچه مادر میخواد و مادر باید بالاسرش باشه و ....

یک روز... آخرین کسی که تو را می‌شناخت... خواهد مرد... و خاطره‌ی تو فراموش خواهد شد...!
نمیدونم چند سالته اما اگه کمتر از 25 و 30 هستی میتونی زندگیتو جمع و جور کنی و به زور ببرش پیش مشاور. ...

من همش ۲۰ سالمه همه دوروبریام میگن عجله نکن ب مرور درست میشه ولی من از این همه حساسیت دیگ خسته شدم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792