مودبانه بگو من رو غریبه میدونستید بهم نگفتید
دو روز زنگ زدم برنداشتید نگرانتون شدم
همینطور که ما جایی میریم خبر میدیم شما هم بگید ما نگران نشیم
بدبختی من این بود شوهرم خبر داشت میرن مسافرت به من نمیگفت . شوهرم خیلی. کوچیکم کرد از اونها انتظاری نداشتم ولی شوهرم....
من خیلی ناراحتم ازشون چون ما عید رفتیم مالزی
دم به دقیقه زنگ میزد به ت ل گ رام شوهرم
روزی۷-۸بار یا تل گ ر ام زنگ میزدن یا واتس اپ
کوروش گزارش لحظه به لحظه میداد
البته متاسفانه دخترمم همینطور دارن عادت میدن که بگه همه چیو
من حتی خونه مامانم میرم
زنگ بزنن من اونجا باشم سوال میکنه خواهراتم هستن؟تا این حد امار میگیره مادرشوهرم
من تا حالا خرفاشون رو باور میکردم که میگفتن وای الی بلی دوست داریم و فلان
فک میکردم این کاراشونو از رو محبته
ولی حالا فهمیدم واقعا دو رو و دروغگو هستن
دلم میخاد اومدن از تب و گل درشون بیارم اما میدونم نمیتونم چون شوهرم بی نهایت طرفشونه و این منو خیلی بیشتر داغون میکنه
که با اینکه میدونه حق با منه بازم قبول نمیکنه
کاش برنگردن 😑
اصلا بهشون نگو خوش گذشت و چه خبرا ....
حتی اگه سوغاتی هم آوردن سرد برخورد کن بزار بفهمن ناراحت شدی
عزیزم مردا همشون اولویت زندگیشون خانواده شونه خودتو ناراحت نکن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
