2777
2789
عنوان

خانواده شوهرم بدون خداحافظي رفتن 😐

| مشاهده متن کامل بحث + 5644 بازدید | 163 پست
عزیزم مردا همشون اولویت زندگیشون خانواده شونه خودتو ناراحت نکن

نه همه مردا اینطور نیستن 

الان دوست خودم 

شوهرش برا راحتی دوستم‌دو ساله خواهراشو‌کرده تو دیوار چون همش به دوست من تیکه مینداختنو آرامش زندگیشون بهم خورده بود 

شانسه منه 

وگرنه یعضیا خیلی طرف زن شون هستن 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعد شب شوهرم اومد  گفتم قضیه رو  خیلی راحت‌و بیخیال گفت اره مامانم اینا نیستن  پری ...

وا بایدهرجامیرن خدافظی کنن؟اومدنم سلام؟دوس داشتی بگه مثلا میریم دبی؟خب اون اره دوره چون.ولی من ازگزارش دادن بدم میادمادرشوهرم میخواس بره شمال میگف ساعت حرکت و میگف مارفتیم خدافظ مارسیدیم ما داریم بلال میخوریم چن ماه پیش توبحث بهش گفتم انقد ب منو شوهرم گزارش نده .اه

مریضم همش اجیا یه صلوات مهمونم کنیدمرسی😘امام حسین من خیلی بدبختم توروبه جانه مادرت کمکم کن.قسمت دادما.مرسی
وا بایدهرجامیرن خدافظی کنن؟اومدنم سلام؟دوس داشتی بگه مثلا میریم دبی؟خب اون اره دوره چون.ولی من ازگزا ...



بحث گزارش نیس من بخاطر علاقه شدید همسرم و دنیز دخترم به اونا اکثر روزا باید برم اونجا یا‌اونا میان...پریروز تا ساعت۵ عصر اونجا بودم 

که شبش داشتن میرفتن ...بعدم تو روم خیلی خیلی با من خوبن انگار  من دخترشونم 

من بهم برخورد که همه چیه مارو از شوهرم سوال میکنن مکه یه خدافزی چیه که بگن خداحافظ همین...وقتی ادعا میکنن منو دوست دارن و من دخترشونم و اینکه دو رویی شون رو متوجه شدم بیشتر دلم شکست وگرنه خداروشکر من وضع مالی شوهرم خیلی خوبه عقده مسافرت ندارم و نداشتم برا مسافرت رفتنشون دلم نشکست برای اینکه خلاف خرفاشون بهم ثابت شده دلم شکسته  

بعدم ماشالله همه میان نی نی سایت روشنفکر میشن 

ا 

کفت یادم نبود  فک کردم میدونی  الکی میگه  کلا اینو میگه من حرفی مزنم  بی نها ...

واسه من چند بار مسئله اینجوری پیش اومد و شوهرمم دید تکرار میکنن و دلم که شکست واقعا اشکم در اومد بدون حرص خوردن گفتم دلم میخواست واقعا مادری کنه ولی دوس نداره...دیگه از من کاری بر نمیااد.از اون به بعد خیلی بهتر شد وضعیت و شوهرم انتظاری از جانب من داره

عزیزم مقصر اصلی خودت هستی چرا انقدر با آدم شوهر قاطی شدی ببین تو نمی تونی شوهرت رو تغییر بدی ولی می تونی کم بری بیای بچت بهونه می گیره ببرش پارک خونه مادرتی زنگ می زنن بگو جایی هستی بعدا تماس می گیری آمار خواهرت رو می گیرن سر و سنگین بگو نمی دونم 

مادرشوهر من خیلی گزارش میخواست.در این حد که اگه سفر بودیم باید میدونست ک دوغ  خوردیم با غذا یا نوشابه.الان بریم سفر ی روزدر میون زنگ میزنیم یا زنگ میزنه احواالپرسی...

اگه بار اول هست كه بي خبر مي رن بايد ديد انگيزه شون چي بوده. ولي در كل من باشم تلافي مي كنم و به روشون نميارم. يعني نمي گم چرا نگفتين و چرا ما بايد بگيم و شما نه و فلان. ولي اينبار كه خونه مادرت بودي پرسيد خواهرات هم هستن بپيچون. كم كم شروع كن آمار بهش نده. از طريق قصه و عروسك بازي و اينها با دخترت كار كن آمار بهشون نده. دليل نداره خبر شما كف دستشون باشه. 

خدارو شکر ❤️❤️❤️ امیدوارم  منم یه روز اینو تجربه کنم

عزیزم اصلا حرص نخور همیشه راحت و خیلی آروم حرفتو بزن.بگو که انتظار نداشتی

شاید مشکلی پیش اومده و نگفتن...

عزیزم مقصر اصلی خودت هستی چرا انقدر با آدم شوهر قاطی شدی ببین تو نمی تونی شوهرت رو تغییر بدی ولی می ...

امن‌گول ظاهرشونو خوردم که خیلی جلوم خوب و با محبت بودن من واقعا فکر میکردم محبته که سوال میکنن چون نگران منن یا خواهرامو‌دوس دارن که حالشونو میپرسن ولی الان فهمیدم که اشتباه فکر میکردم و از این به بعد حتما همینو گفتی انجام میدم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز