همسرم اینقد با خانوادم لج میکنه که اشکه منو درمیاره الان 7 ماهمه و چند وقته نمیزاره با مادرم برم سیسمونی بخرم دیگه اعصابم خورد شده و خیلی ناراحت میشم از این رفتاراش
باهاش زیاد دهن به دهن نمیشم هرچی میگه من اصلا جوابشو نمیدم چون دیگه ازبس که دعوا کردم باهاش بحث کردم ...
منم همین حال تو بهم دست میده و همینکار شمارو میکنم فقط منهای اینکه هروقت بخام خو دم میرم خونه مادرم بهشم رو نمیدم بگه نرو ولی خودش اصلا یادم نمیاد اخرین بار کی خونه مادرم اینا اومده
دوس داره فقط خانواده خودش بیان و برن و بخورن و بریزن و بپاشن و تو همه کاری دخالت کنن و زندگیم سیاه ش ...
مال منم مدام سر کس و کارش دعواس تو خونه م از بس پشت سر میرن حرف میزنن.اگه بیان اینجا باید بشم نوکرشون ولی میریم اونجا اصلا هیچکدوم محل نمیزارن یا که حتی ی دعوت کنن.مامان بابام بیان ی کلام باهاشون حرف نمیزنه .تعارف میکنه.خرید میکنه ولی باهاشون سرد برخورد میکنه .بعد عنینه های خودش بیان من دیر بهشون برسم خون راه میفته