چند وقته پیش خواهر شوهرم و مادر شوهرم سبزی گرفته بودن منو صدا کردن گفتن یه لحظه بیا کارت داریم من رفتم پایین گفت بیا سبزی پاک کن مادر شوهرم گفت برا منه آخرش فهمیدم باهم شریکن همون موقع من نخود خریدم خواهر شوهرم رفت گفت من دست و پاک درد میکنه ببخشید خودم تنهایی پاک کردم چند بارم موهاشو رنگ کردم ولی بهش گفتم موهای منو رنگ کن گفت وا ندارم الانم مادر شوهرم منو صدا کرده میگه آبجی انار آورده بیا کمک دون کن میخواد رب درست کنه منم گفتم کار دارم گفت کاراتو کردی بیا بنظرتون چیکار کنم راستی چند وقت پیش هم شام دعوت اشون کرده بودم اگه خواستین عکس سفره رو میدارم ببینید چقدر زحمت کشیده بودم رفت تو اتاق دراز کشید گفت حال ندارم بخدا حتی بشقاب خودشو نذاشت تو ظرف شویی بعد ما میریم خونشون دستمال میده می که ظرفارو خشک کنید حالا بنظرتون چیکار کنم اصلا دوست ندارم برم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
نرو بگو کارداشتم یا خسته بودم.بنظرم عادت کردن ازت کاربکشن
زیباترین حس دنیا مادریست😍مادری فقط عشق وحال وبوس وبازی ولوس شدن وشیرین کاری نیست.مادری یعنی خستگی.....موی شونه نزده ...چای سرد....نصف شب بیدارموندن وسرگرم کردن بچه....نق زدن وگریه...بدغذایی...دعا برای پی پی کردن بچه یبوس...تعویض پوشک....ازهمه بدتر وقتی دستشویی داری وبچه نمیذاره بری😩😧.........مادربودن یعنی خودت وقف کسی کنی که عاشقانه دوستش داری هرچندبزرگ بشه یادش نمیاد😧
میخوام یه قلک بسازم از دلم❤خاطره های خوبُ سوا کنم وجیرینگی توی دلش بریزم💝یه روزی که پر شد قلکم از همه خاطراتت،نگاهت،کلامت،مرامت ...اونوقت بدجورمیشم اسیر ورامت😎