چن روز قبل از همین مغازه واسه تولد شوهرم ازش سویشرت گرفتم ی شلوار هم تو همین مغازه دیدم خوشم اومد امروز گفتم بریم شلوار هم بگیر گفت سایز من هرجایی گیر نمیاد بریم مغازه دوستم از اون بگیرم گفتم نه مغازه دوستت شلوارش جنس نداره زودی رنگ و روش میره خلاصه ما با اصرار شوهرمو بردیم اونجا دم در شوهرم دوستشو دید وایسادیم باهاش سلام و علیک دیگه شوهرم وارد مغازه نمیشد همینطور فس فس میکرد من رفتم داخل گفتم شلوار ک شوهرم سریع پشت سرم اومد داخل گفت شلوار سایز من دارین اونم آورد من ی رنگ انتخاب کردم شوهرم گفت نه اصلا این چیه!!!!!!! و کلی رفتار زشت کرد دخترمو ازم میگرفت میگفت شالتو سرت کن و این مدل رفتارا منم وقتی رفت تو پررو اخم کردم واسش چشم و ابرو اومدم یکمی خودشو جمع کرد تو مغازه وقتی سوار ماشین شدیم وایساد داد و بیداد کردن ک سینتو سپر کردی رفت جلو مغازه پر پسر وایسادی حرف زدن من خودم بلد بودم بگم خودتو سرخ و سفید کردی رفتی نشون پسره بدی گفتم خب چون ازش خرید کردم رفتم جلو ک بگم ما مشتری خودت هستیم تخفیف بده، ،،،واقعا رفتار من مشکل داشته؟ خودتو سرخ و سفید کردی بری نشون پسره بدی یعتی چی واقعا،مگه آدم رنگش تغییر میکنه مگه من ی رنگ دیگه ام خاستیم بریم اونجا خودمو سرخ و سفید کردم خب خودم این رنگیم، این حرف یعنی چی هرچی فکر میکنم نمی‌فهمم
شوهرا کسغول شدن
نه مشکل از تو نبود عشقم
مشکل از شهر عوضیت
بیچاره دخترت چی قرار بشکم
لطفا برو مشاوره شوهرت بابد درمان بشه
بد ذات بدبین بددل شکاک
ینی ارایش کردی
حتما پسرا خوب بودن حسودی کرده
هیچی
گاهی خون به مغزشون نمی‌رسه
دیگ اون مغازه نرو
می‌خواسته بره پیش دوستش خرید کنه
فکر کنم چون یهو عصبی شده خون به مغزش نرسیده🤦🤣
ولش کن دیوونه شده بود
مریضه ذهنش
اصرا نمیکردی برین اون مغازه بذار از هرجا میخواد بگیره داغون
شوهر منم فازشو خیلی وقتا متوجه نمیشم 😂😂
غیرتی شده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
