اگه دخترتون بیاد بهتون بگه دوست پسر داره چه عکس العملی نشون میدین

    خندم میگیره

میگم  عکسشو نشونم بده😕و میپرسم از همه چی پسره

هر کاری میکنم واکنش شدید نشون نمیدم که دیگه بهم هفچی نگه

دختر که ندارم اما وقتی مامانم ماجرای شوهرمو فهمید اولین کاری که کرد گوشیمو ازم گرفت

از شانس بدم تابستون بود کلاسم نداشتم برم

خلاصه زندانی شده بودم واسه خودم

ولی کلا3ماه طول کشیدوخودش باهاش حرف زد

یعنی شوهرم پیش قدم شد  و........

اصلا اصلا اصلا دعواش نمیکنم 

از پسره میپرسم 

از قصدش میپرسم که چرا دوست شده 

سعی میکنم مثل رفیقشش برخورد کنم وهرگز هم به پدرش نمیگم

هيچي نميكم ميرم دو تا قهوه ميريزم ميكم خوب بيا تعريف كن برام ازش يا ميكم خوبه ديكه كلا عكس العملم در حد اينكه در مورددوست دخترش برام حرف بزنه

منم همیشه به مامانم همه چیو از سیر تا پیاز میگفتم اونم مثل یه دوست راهنماییم میکرد که نذارم بهم دست بزنه جاهای خلوت باهاش نرم سرسنگین رفتار کنم و... هیچ وقتم ضرر ندیدم 

مگه عکس العمل خاصی میخواد ؟ دوست پسره دیگه 😕 

ولی بعد از خنده بهش میگم که تو ایران این فرهنگ جا نیفتاده و دختر بسیار آسیپ پذیره تو این رابطه چه از لحاظ جنسی و چه عاطفی.

دختر من ۸ سالشه .دیر یا زود میرسه روزی که دوست پسر داشته باشه.میپرسم کیه چند سالشه کجا اشنا شدن.عکسشو میبینم چتاشو میخونم...ببینم احساساتش جدیه میگم قرار بزار ببینم پسره رو

خیلی خوشحال میشم چون صادقانه گفته

 و سعی میکنم دوستانه بهش کمک کنم

ک راه رو درست بره 

شما هم باهاش رفیق باش اینجوری کمکش میکنی بذار بهت اعتماد کنه 

بعد حرفتو گوش میکنه 

البته شایدم اون پسر خوب باشه و قصدش ازدواج باشه

ک میتونی زیر نظر بگیری

ولی اگه کیس مناسبی هم نیس خیلی دوستانه بهش میگی

من خودم دختر ندارم ولی به نظرم بهتری کار اینه مثل دوست باهاش برخورد کنید بزارید روابطش زیر نظر خودتون باشه .چون این حس طبیعیه نمیتونید منعش کنید چون نتیجه نداره فقط ازتون دور میشه .

من مامانم اینجوری بود و بدتر حریص میشدم 

اما مامان دوستم خیلی خوب بود حتی بافتنی میبافت برای دوست پسر این یعنی به عنوان کیس ازدواج نگاهش میکرد ازش میمرسید رفتنی بیرون نظر میداد برای تیپش .همونجوری که دوتا دختر با هم حرف میزنن .نتیجش خیلی بهتر بود