عزیزم چرا با خودش نمیری؟
من اوایل میرفتم خونه مادرم اینا با مامانم میرفتم بیرون،خرید داشتم،بعدا گفتم زندگی ک ی روز دو روز نیست همش ب مامانم بگم بیا بریم بیرون،خودش رو بردم شده تو ساعت کم هر چی خاستم خریدم امدم،
شمام عادتش بده با خودش بری چون هم از وضع لباس های موجود توی بازار مطلع میشه هم قیمت هم بزار یاد بگیره خودش باید نیاز زن و بچه ش رو بر طرف کنه.
بگو من دوست دارم با تو برم بیرون،شاید مامانت نتونه بیاد.
اینکه ی سری از خانم ها میام میگن جدا شو فلان بیسار،مگه زندگی الکیه یا پیرهنه ک زود بزود بندازه دور؟
استارنر میگه شوهرم خوبی های زیادی داره،پس برا این مورد کوچیک ک درست میشه لطفا نسخه طلاق و جداشو نپیچید.
با احترام