نامزدم خیلی حساسه خیلی امروز رفتیم بیرون واسه یه مهمونی که میخوایم بریم لباس بگیریم میخواستم من واسش لباس انتخاب کنم یعنی اصلا از جلو چشمام کنار نمیره که وقتی با فروشنده حرف میزدم دست نامزدمو گرفته بودم با فروشنده حرف میزدم ولی نگاهم همش به نامزدم بود یا زمین اخلاقشو میشناسم حساسه گیر میده ولی دیگه واقعا تو کتم نمیره که با اینهمه مراعاتم بازم گیر بده و باهام اینجوری کنه وقتی اومدیم خونه رفتم تو اتاقم دیدم پشت سرم اومد بم گفت خوب با طرف گرم گرفته بودی منم فوری فهمیدم گفتم خجالت بکش زد تو دهنم گفت من خجالت بکشم یا تو عصبی شدم گفتم اصلا تو فک کن میخواستم باهاش گرم بگیرم دعوامون شد تا میخوردم زد حالم بده چجوری واقعا این اخلاقای موجیو باید تحمل کرد؟خودشم حالش بد بود که رفت خونه میترسم حالش بدتر شه عصبانیت واسش بده ولی مگه تقصیر منه؟من چیکار کردم مگه؟نگرانشم چیکار کنم
دوسش دارم درکش میکنم حالش الان خوب نیست شرایط خوبی نداره ولی دیگه این حدشو نمیتونم تحمل کنم میزنه؟به ...
بار اول بود میزدت؟
در دلم کسی جا دارد که در تمام زندگی ام ،او را حس میکنم و به خاطر وجودش با خداوند در خلقتش شریک شده ام.ندیده دوستش دارم و عاشقانه منتظر حضورش در آغوشم هستم ❤
دوسش دارم درکش میکنم حالش الان خوب نیست شرایط خوبی نداره ولی دیگه این حدشو نمیتونم تحمل کنم میزنه؟به ...
عوضش من درکت نمیکنم احساس میکنم دلت براش میسوزه ولی اشتباهه امیدوارم هر چه زودتر حالش خوب بشه
از یاد برده ای و از یاد برده ام تو را افسوس که رفته ای و از دست داده ام تورا ای آرزوی من تو کجایی و من کجا باور نمی کنم که نمی بینمت تورا گاهی به یاد تو و چشم بی شرم تو دمی از خود برون شوم و خواهمت تو را اشکم روان شود وبغض می کشد وقتی که یاد آوردم رفتن تو را لعنت بر این جفای زمانه و تقدیر روزگار آزرده میکندم هوس دیدن تو را
ببین ما این سالایی که تو قراره بری و گذروندیم.مردی که اون زمان که نامزدو هیچ تعهدی به زن نداره و هنوز اسمس تو سناسنامه طرف نرفته بزنه مطمعن باس هیچ وقت ترک نمیکنه.مطمعن باس
منم همینجوری فکر میکنم واسه همینم هست که الان دارم از نگرانی میمیرم
بازم حق نداره شمارو بزنه
از یاد برده ای و از یاد برده ام تو را افسوس که رفته ای و از دست داده ام تورا ای آرزوی من تو کجایی و من کجا باور نمی کنم که نمی بینمت تورا گاهی به یاد تو و چشم بی شرم تو دمی از خود برون شوم و خواهمت تو را اشکم روان شود وبغض می کشد وقتی که یاد آوردم رفتن تو را لعنت بر این جفای زمانه و تقدیر روزگار آزرده میکندم هوس دیدن تو را
حساسه؟؟ نه خانم شکاکه پارانوییده تو نامزدی ندیده بودیم دختر اینطوری ذلیل شه
واقعا من بابام یه بار بهم سیلی زد جوری با پدرم رفتار کردم که درست یه ماه میگفت منو ببخش دیگه تکرار نمیشه یه ماه باهاش حرف نمیزدم به پدرم گفتم پدرمی احترامت واجبه ولی همون قدرم واجبه که تو هم به من احترام بزاری من دخترتم بردت نیستم هر جور دلت خواست رفتار کنی
از یاد برده ای و از یاد برده ام تو را افسوس که رفته ای و از دست داده ام تورا ای آرزوی من تو کجایی و من کجا باور نمی کنم که نمی بینمت تورا گاهی به یاد تو و چشم بی شرم تو دمی از خود برون شوم و خواهمت تو را اشکم روان شود وبغض می کشد وقتی که یاد آوردم رفتن تو را لعنت بر این جفای زمانه و تقدیر روزگار آزرده میکندم هوس دیدن تو را