ببین ریشه ی این مساله کجاست. چی شد که به اینجا کشید؟
حالا موندم چطوری منصرفش کنم نریم خارج
خانما بین شما کسی بوده بی دین بوده باشه بعدش مومن وباخدا شده باشه؟
كاره همشرت غلط چون شمارو از اول همينجوري ديده و قبول كرده باهاش حرف بزن بگو من اينجوري راحتم اون اجازه اينكارو نداره
ریشه مساله خانواده بی دینش هستن واقعا به هیچی هیچی اعتقاد ندارن با لاک نماز بخونن این لاک همیشه روی دستشون من موندم نماز هیچی غسل چطور میکنن البته من هیچ وقت درمورد مسائل دینی بهشون چیزی نگفتم اعتقاداتشون به خودشون مربوطه ولی خب روی شوهر منم تاثیر گذاشتن
من آزاد و راحت لباس می‌پوشم و به آزادی حجاب معتقدم
اما
اگر شما رو از اول محجبه و چادری دیده و پسندیده و ازدواج کردید پس حق نداره به زور نظرش رو به شما تحمیل کنه و این خلاف احترام به آزادی‌های فردی محسوب میشه
برعکس‌اش هم به همین منوال یعنی اجبار به حجاب و چادر درست نیست
من قبل ازدواجمون بی حجاب بودم ولی وقتی ازدواج کردم به انتخاب خودم چادرسرکردم ولی هنوز مومن باخدانشدم لیاقتش را ندارم ولی حجابم رارعایت میکنم اگه مانتویی هم بشم باز دوست دارم مانتویی بلند وشال بلند بپوشم که حجاب داشته باشم
برعکس شوهره منه، متنفره از این مانتوهای جلو باز، هر بار که میخوام مانتو بخرم کلی مکافات دارم با سلیقش. بهم نمیگه چادر بزن اما دوست داره مانتوی بلند و شیک بپوشم. میگه شیک بگرد اما با حجاب. مجرد که بودم مانتوی کوتاه میپوشیدم موهامم تا حدی میگذاشتم بیرون ولی الان دیگه نه. کلا هر زن بی حجابی هم که میبینه میگه ارتباط بی ارتباط. من یه کم از رفتارش معذبم
دقیقا موقعی که دوران اشناییمون بود من بهشون گفتم من تیپ و ظهارم اینطوره اون موقع اصلا عاشق چادری بودن من شده بود اینقدرمحجبه بودم و ارام بودم حالا نمیدونم چرا برعکس شده نماز نمیخونه هیچی دیگه شورش تو بعضی مسائل در آورده خیلی بدتر از اون چیزی که بخوام توضیح بدم محرم و امام و همه را مسخره میکنه خیلی اوضاعش بد شده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
