واااای بیتا جون راست میگی حتی دیدم از زیر روسری هم میکنه. به خدا اینقد ناراحت میشم بهش میگم به خدا خدا خیلی دوستت داره که کچل نیستی اینقد موهاتو میکنی. ی پسر شش ساله هم داره با ی زندگی آروم. اما خب کودکی پراسترسی داشت. خیلی پراسترس
نزدیک شاید 15ساله درگیرشم،خیلی بیماری بدیه،و تااونجا ک میدونم قابل درمان نیست،من روانپزشک و.دکتر پوستی رفتم،فقط ی مدتی درمان کرد،همه روحیمو از دست میدم وقتی با کندن پلکام چشمای ب این زیباییمو نابود میکنم ...
اما خدا رو هزار مرتبه شکر نزدیک دو ماهه واس کندن پلکام وسوسه نشدم،یعنی عشق میکنم وقتی چشامو میبینم،خدا کنه دیگ بسراغم نیاد
مث ناخون جویدنه
درمان میشه
منم ی مدت سیبیلام رو میکندم بابام مسخره ام میکرد ولی از وسواس بود. همش حس میکردم پشت لبم مو هست. البته ی کم هم دیگه برام عادت شده بود که خدا رو‌شکر ترک شد. پدرم همش ادای منو درمیاورد. منم حرص میخوردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
