راستش خواهر من فرزند شهید هست و مادرم سه سال بعد شهادت همسرش با برادر همسرش ازدواج میکنه. در واقع ما از ی مادریم اما از دو پدر هم خواهریم هم دخترعمو. خواهرم به خاطر استرس و وابستگی بیش از حد و ترس از از دست دادن مادرم اینطوری شد. هممممیشه استرس داشت بچه که بودیم اگه مادرم ی ربع از سر کار دیر میومد خونه همه رو خبر میکرد. به اورژانس و پزشکی قانونی. اصلا ی وضعی.
هنوزم در مورد مادرم همونجوریه اما ی خرده بهتر شده.
من بهش حق میدم. خدا لعنت کنه صدام رو که بعد از ابن همه سال باید تاوان جنایت هاش رو پس بدیم.