اگر تبدیل به عادت مداوم نشه و هر ماه هر ماه نخاد بره ،چه ایرادی داره چند روز رو با دوستاش بگذرونه ؟
نه والا صد سال نمیذارم مگه من مجردی میرم مسافرت اگه آره میذارم بره
میکشمش
یه بار رفت منم به تلافی یه بار مجردی با دوستام رفتم بعدشم دیگه نرفت
چندشب پیش خواست با دوستش مجردی بره عروسی زمون زمین بهم ریختم ک معلوم نیست میخوای دنبال چکاری برین وگرنه کی بدون زنش میره عروسی حتی پوشید بره هی گفتم رفتی اسم منو نیار دیگه بعدش رو من حساب نکن نکنه میرین هیز بازی وگرنه چرا تنها چرا با زنت نره خلاصه برگشت نرفت ولی خب 2تا وسیله شکوند کلی حرف بارم کرد ولی خب نرفت نمیدونم کارم درست بود یا نه ولی اگه میرفت عروسی دیگه دلم باش صاف نمیشد چون اگه کرمی نداشت دوستش چرا با من نگفت بیاد
اگه میدونی خوبن سر به راهن. بزار بره. من نمیذاشتم بره بعده ۷سال زندگی مشترک که تا حالا از هم دور نشده بودیم. هی اصرار میکرد بزار برم هی میگفتم نه و اخمو تخمو ناراحتی دفعه نود دیدم نه بابا رو حرفش مصممه میخاد بره بگم نه هم میره. برا اینکه کوچیک نشم و بگم نه و اخر سر بره حرف حرفه خودش شه. گفتم برا اولین بارو اخرین بار باشه برو . همین یه دفعستا. اما بعده اون اومد کربلاشم رفت دوبار دیگع ام شمال رفتش 😐
الان میگم کاش از اول دعوا میکردم و دادو بیداد نمیذاشتم بره. با غریبه نمیره همه اشناو مطمینن اما چون عادت کرد ناراحتم.
شوهر من تو مجردی زیاد با دوستاش میرفته مسافرت و تقریبا آخر هر هفته هم یه جا پلاس بودن . بعد از ازدواج چند بار گفت که میخوام برم انچنان توپیدمش که گرخید . دیگه الان حتی حرفش هم نمیزنه 😄 . چه معنی داره مرد زن دار ، مجردی بره سفر ؟ زنش چی پس ؟ البته ماهی یکی دوبار با دوستاش میره بیرون در حد یکی دو ساعت اما مسافرت نه .
بهش میگم عزیزم برو خیر پیش دست خدا به همرات
ولی دیگه اینطرفا پیدات نشه
بمون پیش دوست جونات به یاد ایام جوانی و مجردی
زن و شوهر گناه نکردن ازدواج کردن که . با رعایت موازین اخلاقی چه ایرادی داره گاهی با دوستانشون باشن ؟
بگو منم میام اینطوری یا نمیره یا مجبور میشه توروهم ببره
