2777
2789
عنوان

من مقصرم؟اگ شوهرتون با دوستاش بخاد مجردی بره سفر واکنشتون چیه

| مشاهده متن کامل بحث + 420 بازدید | 49 پست
اخه چجوری کوفت کنیم مثلا با چ رفتاری لجم درومده اه

بگو این چند روزی نیستی تنها چکار کنم ؟بگو شبا میترسم تنهایی . شب خونه کی برم ؟ به بقیه بگم شوهرم کجاست ؟ بگم چرا من رو نبرد ؟ 

گاهی‌گمان‌نمی‌کنی‌ولی‌خوب‌می‌شود/گاهی‌نمی‌شود‌که‌نمی‌شود‌که‌نمی‌شود/گاهی‌بساط‌عیش‌خودش‌جور‌می‌شود/گاهی‌دگر،‌تهیه‌بدستور‌می‌شود/گه‌جور‌می‌شود‌‌خود‌آن‌بی‌مقدمه/گه‌با‌دو صد‌مقدمه‌ناجور‌می‌شود/گاهی‌هزار‌‌دوره‌دعا‌بی‌اجابت‌است/گاهی‌نگفته‌قرعه‌به‌نام‌تو‌می‌شود.
اخه چجوری کوفت کنیم مثلا با چ رفتاری لجم درومده اه

من اوایل ازدواجم با دوستاشو اینا رفت شمال پیش داداشش انقد هی زنگ زدم غر زدمو دادو بیداد کردم بهونه گرفتم که اعصابش خراب شد خودم زنگ میزدم اینجوری میکردم اون که زنگ میزد رد تماس میکردم وقتی هم اومد تا سه روز نگاهشم نکردم اون شد بار اول و اخرش

میشه برام صلوات بفرستید که بتونم مرکز توانبخشی خودم رو تاسیس کنم دعای نی نی سایتا همیشه حاجتمو داده😘😍 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ایشالا که ازین به بعد روزهای خوب در راهه . سربالاییش رو دیگه گذروندی.

آره دوره سختش گذشت ولی من شاید باورتون نشه یه مدت افسردگی گرفتم از دست کاراش  کم مونده بودم دیوونه بشم جلو خانواده ام آبرو برام نذاشت اما الان خیلی بهتر شده ، البته مشکل از خانواده شونه چون یک خانواده ی به شدت سرد و بی احساس داره . شاید باورت نشه شوهر من اوایل اینقدر مغرور و سرد شده بود که حتی ابراز علاقه هم نمیکرد، تا میگفتی تو بهش بر میخورد ، خیلی بد دهن بود ، خیلی لج کار بود ، خیلی زود عصبی میشد اما الان خیلی عوض شده . 

گاهی‌گمان‌نمی‌کنی‌ولی‌خوب‌می‌شود/گاهی‌نمی‌شود‌که‌نمی‌شود‌که‌نمی‌شود/گاهی‌بساط‌عیش‌خودش‌جور‌می‌شود/گاهی‌دگر،‌تهیه‌بدستور‌می‌شود/گه‌جور‌می‌شود‌‌خود‌آن‌بی‌مقدمه/گه‌با‌دو صد‌مقدمه‌ناجور‌می‌شود/گاهی‌هزار‌‌دوره‌دعا‌بی‌اجابت‌است/گاهی‌نگفته‌قرعه‌به‌نام‌تو‌می‌شود.

خانما شما گه میگین نمیذارین یعنی دقیقا چیکار میکنین که نمیذارین

من هذچی به شوهرم میگم ناراحت میشم بری زود از در شوی و.مسخره میاد میگه من میدونم کار نداری ولی الکی میگی ناراحت میشی. میگم بخدا ناراحت میشم

میگه نه تو زن خوبی هستی الکی میگی

ایقد مسخره بازی در میاره گه میگم باش برو

آره دوره سختش گذشت ولی من شاید باورتون نشه یه مدت افسردگی گرفتم از دست کاراش  کم مونده بودم دیو ...

من یه دایی دارم که دقیقن همینطور بود . اما زنداییم اومد و چنان چسبید بهش و به زندگیش و بهش محبت کرد و با سیاست برخورد کرد الان که ده سال از زندگیشون میگذره دایی من اصلا دیوانه ی زنش شده . یه زهرا میگه و صد تا زهرا از کنارش درمیاد . وضع مالیشون هم خلاصه بعد ده دوازده سال دیگه خوب شده . الان طوریه که هرچی ملک و املاک داره میزنه به نام زنش ، بدون اجازه‌ش آب نمیخوره .

دایی من انقدر عصبی و بدخلق بود که من یادمه وقتی مجرد بود ، ذره ای نمک غذا اگه کم می‌شد میزد بشقاب رو میشکوند و از خونه میرفت . حالا اما غذاهای بدمززززززه‌ی زنش رو چنان با اشتها میخوره و تعریف میکنه که ادم شاخ درمیاره . از دست‌پخت زنداییم همینقد بگم که توی الویه تخم مرغ خام میریزه !!!!!! ولی داییم با تمام وجود بابت غذا ازش قدردانی میکنه .

الان طوری شده که داییم میاد یه دقتایی خونه ی ما دست مامانم رو میبوسه و میگه مرسی بابت این زنی که برام گرفتی . من تا عمر دارم غلامشم !!

خلاصه صبوری ها و سیاست های درست زنداییم بعد این همه سال جواب داد و الان خیلییی خوشبختن. انشالا برای شما هم همینطور خوب جلو بره حتمن . ❤️❤️ اتفاقا سختیای زندگی اولش باشه که ادم جوونه و انرژی داره بهتر از اینه که آخرش باشه . 

در جست‌وجوی خودم زندگی را دور می‌زنم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792