بعد انومالی بازم چکاپ و سونو هست؟ تو چند هفته؟

عضویت: 1397/02/27

تعداد پست: 34895

۲۴ آزمایش قند

۲۸ سونو رشد

۳۲ سونو وزن

فلن اینارو رفتم

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

1397/06/11

|

18:20

elinazam

عضویت: 1397/03/20

تعداد پست: 4414

من دیگه دکترم نداد تا این هفته که28 هفتمه

تیکر تولد ۱ سالگی عمرم👪👼

1397/06/11

|

18:20

ترمه_24

عضویت: 1396/11/02

تعداد پست: 88734

۲۴ آزمایش قند ۲۸ سونو رشد ۳۲ سونو وزن فلن اینارو رفتم

چند هفته رفتی؟

خودشناسی DNA plus

1397/06/11

|

18:21

ashob

عضویت: 1397/02/05

تعداد پست: 446

نه فک کنم تو هفته ۲۶دوباره یه سونو ی سادس

یه زمانی نمک میخوردن نمکدون میشکستن الان نمکو میخورن بقیشو میپاشن‌‌ رو زخمت نمکدونم میکنن تو چشمت!!!

1397/06/11

|

18:21

عضویت: 1397/02/27

تعداد پست: 34895

چند هفته رفتی؟

نوشتم هفته ها رو دیگه😂

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

1397/06/11

|

18:22

farahzad

عضویت: 1396/11/23

تعداد پست: 4719

واس من ننوشت چیزی بیست وشش هفته رفتم گفتم یکماه دیگش برم

خدایامرسی بابت همه چیز😍

1397/06/11

|

18:22

عاطفه_زمستان

عضویت: 1394/08/26

تعداد پست: 11446

من بعد 18 هفته دیگه سونو نرفتم تا 32 هفتگی که برای وزن و... هستش

یه بارم ارمایش قند خون دادم

💙Gods decide is out of our hindsight power but it💙💙💙 is always beneficial for us💙

1397/06/11

|

18:22

yaldaaaaaaa

عضویت: 1397/02/22

تعداد پست: 10572

یه ازمایش تحمل گلوکوز هفته های ۲۸داری

یه سونو ۲۸تا۳۲ واسه وزنو اندازه دور سرو دور شکمو اینا

یه دونه هم اخراش واسه وزنو وضعیت بچه

1397/06/11

|

18:22

الیزابت۷۴

عضویت: 1396/11/09

تعداد پست: 11196

قدیمی چه راحت بودند یه بار میفهمیدن موعدشون عقب انداخته یعنی حامله ان یه بارم دردشون میگرفت میفهمیدن موقع زایمانه😂😂😂

میرسد غم های بی پایان به پایان غم مخور

1397/06/11

|

18:23

عضویت: 1397/02/27

تعداد پست: 34895

قدیمی چه راحت بودند یه بار میفهمیدن موعدشون عقب انداخته یعنی حامله ان یه بارم دردشون میگرفت میفهمیدن ...

دقیقاااااا. آنقدر استرس و این بخور اون بخور نداشتن. کلی بچه و کار خونه ام میکردن. من دوساعت میرم فروشگاه میام خونه کمر درد....

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

1397/06/11

|

18:25

الیزابت۷۴

عضویت: 1396/11/09

تعداد پست: 11196

دقیقاااااا. آنقدر استرس و این بخور اون بخور نداشتن. کلی بچه و کار خونه ام میکردن. من دوساعت میرم فرو ...

وای منم اینجوریم

میرسد غم های بی پایان به پایان غم مخور

1397/06/11

|

18:30

ترمه_24

عضویت: 1396/11/02

تعداد پست: 88734

نوشتم هفته ها رو دیگه😂

اااااا اونا هفته هاست 😂😂😂😂😂😂 ببین دو روز خنگ شدم اصن یه سوتی هایی میدم

خودشناسی DNA plus

1397/06/11

|

18:31

عضویت: 1397/02/27

تعداد پست: 34895

وای منم اینجوریم

زوده که برا شما . من وارد ۸ شدم کمر دردم شروع شد چون یهو شکمم دوبرابر شد.

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

1397/06/11

|

18:31