من خودم یه مدت شک کرده بودم دوسم داره ولی چیزی نمیگفت راستش خودمم بهش علاقه داشتم هر روزم بیشتر میشد تا اینکه یه بار تو فضای مجازی تونیستیم باهم حرف بزنیم البته نه از عشق و اینا فقط بخاطر اینکه همو میشناختیم حرفای معمولی میزدیم وگاهی متنی شعری برام میفرستاد و منم خیلی با وسواس جواب میدادم نکنه برداست بد کنه چون نمیخاستم از طرف من باشه ولی بعد از چند وقت اعتراف کرد و گفت بخاطر آشنایی که داریم ترسیدم مطرح کنم چون حتی یه درصدم فکر نمیکردم اصلا بزاری باهات حرف بزنم چون خیلی اخمو و جدی بودم ولی منم خودمو کنترل کردم و گفتم فکر میکنم و اینگونه شد که الان کنار همیم 😜😜😜
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
-واسه کل امضاهام استدلال دارم:) All of us , will residences to HELL:) There isn’t any PARADISE +نیست در دیده ما منزلتی ،دنیارا :) ما نبینیم کسی را که نبیند،مارا :) #گریویتی:) -وقتی سطح شعورت بالاست، با سطح پایین تر از خودت ست نکن:) +حسی 🥀که به عشق 🚨دارم ، توی رانندگی 🚘ارضام مکنع 🏎:) -من بازیامو بچگیام کردم ،میای سمت من جدی باش!+تو صادق باش💛-شاید☘️ یه نویسنده📗:)+آماده 🐋باش هرچیزی رو که داری 🦈درعرض ۳ 🐟ثانیه ،تخلیه کنی:) -نیمه🎆نقاش🔮+ملیس جان، همش ۱ ثانیه نیست که داری زندگی میکنی:) -نه از رومم :) نه از زنگم :) همان #بیرنگ بیرنگم :)) hayat Geçer ve Gecenin sonu biter Beyaz güne «دنیا داره می رونه :) رو صندلی عقبیم :) » (تو فقط سارق نباش:) قول میدم وسط بهشت ساکن شی)
من و همسرم تو پارک اشنا شدیم یکی تو برف داشت بهم برف میزد اومد طرفداری و شماره داد ۸ سال دوست بودیم بعد ۸ سال اومد خواستگاری و الان ۲۲ ساله با همیم و یه دختر ناز داریم
زندگی با دیگران صاف و است با ما ابر دارد میشود روزی با ما صاف اما صبر دارد
تو کلیسا 😁 تو یه گروه فارسی زبان بودیم بعد یه مدت فیس بوک قدیمی من ترکید و هک شد من یه فیس بوک جدید درست کردم نمیدونم چرا آیدی همه ی بچه های کلیسا اومده بود تو پیشنهادای دوستی بعد من از بین اونا یکیو که فکر میکردم جز اونا نیس چون عکسش یه مدل دیگه بود اصلا نشناختم اد کردم خلاصه اون بهم پیام داد اونم منو نشناخته بود یکم که چت کردیم کنجکاو شدم و بقیه ی عکساشو دیدم که شناختمش من خودمو معرفی کردم و گفتم حدس زدم آشنا باشی چون تو اد لیست فلانی بودی اونم رفته بود گفته بود که نانا آمارتو میگیره ینی بخاطر همین چک کردن پروفایل فلانی حدس زده بود که ازش خوشم میاد و فلانیم بهم پیام داد و خلاصه الانم که یکساله با همیم و خوشحال🤗😜
من از اول ازشوهرم خوشم اومده بود ولی خودش منو ندیده بعد اومدن خاستگاری معمولی و ساده که هم دیدیم والان نه ساله باهمیم با دوتا بچه پیر و دختر و از دست این دوتا اصلا نمیرسیم هم دیگه رو ببینیم
هم دانشگاهی بودیم،یک سال فقط نگاه بود از راه دور، بعد یکسال من خسته شدم و به دوستش گفتم که چه مرگشه نمیاد به من شماره بده، گفت که روش نمیشه و میترسه، منم رفتم شماره مو بهش دادم، 6سال دوست بودیم،1سال نامزدی، یک سال هم عقدیم، میگه باورم نمیشد منو میخوای فک میکردم واسه خوشگذرونیه،