2777
2789
عنوان

شوهر چسبيده به خواهر

| مشاهده متن کامل بحث + 8020 بازدید | 112 پست

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

برگرد بیا خونه ی بابات بشین تو عقد برا جی رفتی ور دلش که حالا قدرتو ندونه

 یکی تو بیست و سه سالگی ازدواج می‌کنه و اولین بچه شو ده سال بعد به دنیا میاره، اون یکی بیست و نه سالگی ازدواج می‌کنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره. یکی بیست و پنج سالگی فارغ التحصیل می‌شه ولی پنج سال بعدش کار پیدا می‌کنه، اون یکی بیست و نه سالگی مدرکشو می‌گیره و بلافاصله کار مورد علاقه شو پیدا می‌کنه. یکی سی سالگی رئیس شرکت می‌شه و در چهل سالگی فوت می‌کنه، اون یکی چهل و پنج سالگی رئیس شرکت می‌شه و تا نود سالگی عمر می‌کنه.تو نه از بقیه جلوتری نه عقب تر. تو توی زمان خودت زندگی می‌کنی؛ پس آروم باش، از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگری مقایسه نکن

خیلی خندهدام گرفته... ک مثلا خواهر شوهرت با ماشین خودشون نیومده با ماشین شما اومده😂😂😂ینی واقعا نمیفهمن؟روغن زرد چیه راستی استارتر

سوخت!تمام ارزوهایم!کاخ رویاهایم!سوخت!خاکستر شد!اما از دل آن خاکستر دلم جای شکستن الماس شد!
يه جوري رفتار ميكنه انگار بودو نبود من اينا واسش مهم نيس نميفهمه به خاطره اون صبح تا شب اينجا تنهام& ...

برو خونه پدرت بمون 

انقدم موقع نامزدی خودتو سبک نکن.    بخودت ارزش قائل شو لطفا اه اعصابم داغون شد عجب نامزدی

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔

پاشو بیا خونه خودتون بعد ازدواجم سعی کن ازشون دور باشی منم مورد مشابه داشتم وقتی از محل زندگیمون رفتن کم کم انقد نسبت بهم سردشدن الان با التماس منم نمیره دیدن خواهرش فقط چارش دوریه

 مامان جونم خودت میدونی نفسم به نفست بنده
بليط گرفتم دوشنبه برميگردم ديگه تحملشو ندارم

خوب میکنی دیگه هرگز نرو پیشش بزار اون بیاد پیشت

تو حق نداری ب چیز های منفی فکر کنی ...تو از جنس خدایی   و خدا سرشار از انرژی مثبته                                          لبخند بزن دوستم :)            

ی بار من ب شوهرم گفتم بریم سینما رفته بود ب مامان و خواهرش گفته بود... از من نپرسید تو مسیر زنگ زد بهشون گفتن ما داریم میریم سینما...گفتم من نمیام عزیزم من دوس دارم با تو تنها برم... دیگ این شد ک تفریحاتمون کسیو نگفت بیاد مگه اینکه خانوادش خودشون خودشونو دعوت کنن...

سوخت!تمام ارزوهایم!کاخ رویاهایم!سوخت!خاکستر شد!اما از دل آن خاکستر دلم جای شکستن الماس شد!

توي عقد نبايد بري اينطور بموني،هرچند رفتار شوهرت هم خوب نيست كاملا دركت ميكنم تا زن ميگيرن يهو انقدر خانواده دوست ميشن كه نگو حالا معلوم نيست قبلش اصلا جواب سلام هم رو ميدادن يا نه شوهر منم معمولا اولويتش خانوادشه

اللهم صَل علي محمد وآل محمد
برگرد بیا خونه ی بابات بشین تو عقد برا جی رفتی ور دلش که حالا قدرتو ندونه

گفتم تنهاس گناه داره خب همو بيشتر ببينيم اخلاقاي هم دستمون بياد،

تو اين ٢ ماه كه خواهرش اومده 

من دو سه هفته نرفتم بمونم پيشش كلله هفتههه به خدا قسم كلله هفته ظهر اونجا بود شب اونجا بود خونه خواهرش تازه بعضي روزان ظهرها همونجا ميخوابيد

خواهرش يك لحظه تنهاش نميزاش كه دوري منو احساس نكنه

همش زنگ بيا نهار اينجا بيا شام اينجا

تازه با دوستامون بدون من يه روزه تعطيل از ٩ صبح تا ١٠ شب رفته بودن جنگل فكر كن اونا همه زوج اين تنها 

بچه ي اونارو جمع ميكرده

خب عقدی باید نمیومدی کنارش!

خونه مستقل داره؟

❤️برای آرامش و موفقیت خودم و اعضای خانوادم دعام کنید از شر فتنه هم دور بمونیم❤️  💙💠🔷عضو گروه آبی🔷💠💙  🧡  شروع کالری شماری ۵ ابان با وزن ۷۶ با گروه نارنجی🧡 ۱۸ ابان ۷۵ کیلو💪هدف نهایی۶۰💪  19 دی وزن 69/۹۰۰ 💪تاریخ 27 دی به هدف اولم 68 رسیدم😍 بعد یک سال حدودا وقفه 16/09/1402 بازم شروع کالری شماری میکنم با وزن۶۹ 😍هدف نهایی 60😍 وزنم تا یلدا 6۸😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز