میدونم شاید بگید داستانه بجید دروغه کاملا حق میدم چون خود منم تا یه مدت نمیتونستم قبول کنم این همه حرفو این همه دردو
فقط میخوام بدونید من قرارنیست چیزی گیرم بیاد از بقول بعضی دوستان داستان سرایی کردن من ۵ماه میام نی نی سایت داستان زندگی خیلیارو میخونمامشب ننیدونم چرا عضو شدم یه چیز دیگه هم بگم که مادرم غسباب مشی داشتن الان خوردو خسته اومدم دارم تایپ میکنم چراشونمیدونم
خلاصه گفت پری و سجاد بامنو پارسا ناتنین
گفت همسر اول مادرم ماشین سنگین داشته و خیلی مرد خوبی بوده اما دوستاش توجاده معتادش کرده بودن
بعد اعتیادشم خیلی داغون شده بوده خیلی هم میگفت مادرمو اذیت میکرده تااینکه توافقی جدا میشن
اون زمانم سجادو پری بچه بودن مادرمنم تو روستا پشت اخت جمشید زندگی میکردن که خیلی مردمش فضولن