شما ها چند سالتونه و شوهراتون چند سالشونه
استارترو
1375
اگر توی عقد هستید البته این موارد عجیب هم نیست، از بی تجربگیه.
توی عقد دو طرف زیاد میرن روی اعصاب هم
تا جایی که حتی جون اون یکی به لبش برسه
اما با خونسردی میشه حلش کرد، با این روش که موضع تو مشخص باشه.
ما انسان ها هیچ تسلطی روی هم نداریم، میتونی بهش بگی که موضع تو در مقابل مادر و پدرت، قدردانی هست، موضع توقع نیست. این رو که کم کم متوجه بشه، دیگه دست از گله کردن از خانوادت برمیداره. میشه این رو براش توضیح داد که همونطور که من تسلطی بر رفتار تو ندارم، تسلطی بر پدر و مادرم هم ندارم و فقط و فقط بر خودم تسلط دارم.
خونه مامانم اینا کرجه توی یه منطقه خوبش هم هست ولی شوهرم با عرض شرمندگی بهش میگه خراب شده شما بودین ناراحت نمی شدین؟ هر هفته هم میریم.یا مثلا خونه مامانم اینا 140 متر نوساز خوش نقشه با ویو خوب هست خیلی خوشگله از اونم ایراد می گیره از لحظه ایی که وارد کرج میشیم به این شهر فحش میده مثلا به رانندگیشون ترافیکش و چیزای دیگه
آخرشم میکشه ب اینجا ک تو خانوادتو ب من ترجیح میدی😅
چرا این حس رو داره؟ شاید به خاطر کمبود هایی که قبلا داشته(من و شما هم کمبودهایی داشتیم که خبر نداریم)، شاید هم واقعا در برخورد شما با خانووادت و همسرت، این ضعف وجود داره
