مثلا همیشه از خانوادم ایراد می گیره از خواهرم برادرام شوهر خواهرم مامانم دستپخت مامانم
مثلا میگه مامانت چرا همیشه می ریم اونجا پلو خورشت درست می کنه چرا مثلا ماکارونی درست نمی کنه من می گم مامانم برای مهمون ماکارونی درست نمی کنه
یا میگه چرا من مثلا خواهرت رو باید برسونم درصورتی که هم مسیریم
یا مثلا اصلا اجازه نمیده هیچ گونه کمکی به برادرام بکنم چون من کارمند رسمیم مثلا ضامن بشم یا گواهی چیزی براشون بگیرم قشقرق به پا می کنه
مامانم گفته از طرف اداره تون هتل بگیر بریم مشهد شوهرم می خواد بترکه که چرا اونا مفتی می خوان بیان با ما در صورتی که رایگانه