سلام دوستان
کسایی ک بعد از کلی سختی به اونیکه دوسش داشتن رسیدن، بیان تعریف کنن از ماجراشون...
تا انرژی بگیریم و بفهمیم هنوز عشق و دوست داشتن هست..که آیا راضی هستن یا خیر؟
من و همسرم چهار سال دوست بودیم
بعد از ازدواج خیلی مشکلات و سختیا داشتیم
اما تنها چیزی که پیش هم نگهمون داشت عشقمون بود. من حتی تو بدترین دعواهامونم دوستش داشتم
خوش به حال اونی که به عشقش رسیده یا قراره برسه زندگی بدون عشق زندگی نیست تحمل کردنه
من به عشقم رسیدم و ازش راضیم ،یادش افتادم چه شبا گذیه کردم من دوسال قبل از اینکه اون بفهمه ن عاشقش بودم شب و روزم فکر کردن به اون بود ولی اون دیر فهمید ،خواستگاری چند نفرم رفت م داشتم دیوونه میشدم داشتم میمردم وقتی شنیدم ولی خدا دعاهمو قبول کرد و از قانون جذب هم ممنونم که کمکم کرد
نه نرسیدم،با کسی دیگه ازدواج کردم ک سعی میکنم عاشقش باشم
ی بار تو جمع خانوادگی نشسته بودیم داییم گف تو این جمع تنها کسی ک ب عشقش رسیده فلانیه(اسم خانوم خودشو گف😂😂)من گفتم چطوری؟!!
یهو همه زدن زیر خنده مامان بزرگم گف مگه نمیدونی زن داییت اومد از من داییتو خواسنگاری کرد😂😂2گفتم زن دایی راست میگن!!؟
میخندید میگف آره داییت خیلی خوشتیپ و خوشگل بود دلمو برده بود . یه روز دلو زدم دریا اومدم از مامان بزرگت خواستگاری کردم داییتو😂😂😂
بنظرم بدون عشق ازدواج کنین خیلی بهتره اصل عشق بعد ازدواجه...
من الان واسه شوهرم میمیرم ... اونم همینطور... اصلا تحمل دوری همو نداریم وابستگی شدید داریم بهم...
اونم یه ازدواج سنتی...
منم بعد چهار سال به عشقم رسیدم .الانم همدیگرو خیلیی دوس داریم .دعوا پیش میاد ولی از دوست داشتنمون چیزی کم نمیکنه .خدارو شکر
بهش رسیدم و عین خر پشیمونم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
