وای ضایع ترین سوتیییییی😂😂

بلال بردیم خونخ مادرشوهر بخوریم

اخه هی شوهرم بلال میخرید بعد اشپزخونه پر میشد از موی بلال. گاز هم که کثیف میشد

منم شوخی شوخی گفتم بریم خونه مامانت را به گند بکشیم... بلال ها را خوردیم... هی همه تعریف کردن چقدررر خوبه

بعد مامانش گفت ولی خب همه جا پر شد از ذغال و موی بلال

منم گفتم وای اره... خیلی خونه آدم کثیف میشه... اصلا ما یه شعاری داریم تو خونه که بعد از سیر شدن از بلال میگیم: بلال بخر و بلال پز و بلال خور، خر هستن 😥😥😥😥

وای یهو دیدم مادرشوهرم داره گاز اخر را به بلال میزنه

مردماااا

سریع گفتم البته همیشه یادم میره چقدر کثیف کاری شده و خودم دوباره خر میشم به شوهرم میگم برام بلال بخر 😥😥😥😥😥

مادرشوهرم بعد چندبار اومدن و رفتن،باز یه بعدازظهر پاشده بود اومده بود خونمون برای جواب..

منم حرصم گرفته بود.

مامانم حموم بود الکی بهش گفتم بیرونه.

اونم گفت عیب نداره پس میام خونه تا بیاد.اومدو تو پذیرایی نشست.

منم گفتم برم یه چایی بریزم بیارم بعد برم به مامان بگم که در نیاد ازحموم.

از آشپزخونه که اومدم بیرون  دیدم مامانم وارد پذیرایی شد😁😁😁 

منم با کمال خونسردی گفتم وا مامان حموم بودی مثلا من نمیدونستم ،اونم نه برداشت نه گذاشت گفت خوبه الان بهم صابون دادیا😂😂😂

شده بودم یخخخخخخ فشنگی رفتم اتاقم دیگم در نیومدم😃😃😃

یکی از دوستام میگفت خیلی باباش راحته یه روز باباش در حد مرگ قلقکش میداده اینم میخواسته بگه مامان بابا داره منو میشکه گفته مامان بابا داره منو میکنه

18سالم بود دانشجو بودم تو یه شهر دیگه .یه روز اومدم خونه دیدم کسی نیس تو خونه قشنگ 1ساعت با دوس پسرم تلفنی حرف زدم همش میگفتم وای کاش میومدی خونه ما کسی نیس تو خونه.😆😆😆بعد قطع کردم کلی تو پذیرایی خوشی کردم تو رویا سیر میکردم یهو دیدم پدرم از اتاق اومد بیرون یهو وسط پذیرایی خشکم زد آخه من وارسی کرده بودم ندیدم که خونه باشه😢😢😢😢پدرم اصلا به روم نیاورد اما من واسه اینکه ضایع نشم هی بلند بلند با خودم حرف میزدم که مثلا من با خودم حرف میزدم نه با تلفن.بعدا که برا دوستام تعریف کردم گفتن خاک تو سرت بدتر تابلو کردی دیگه پدرت خنگ که نبود کدوم ادمی تو خلوتش به دوس پسرش میگه خونه مون خلوته بیا اینجا😬😬😬😬

ای خداااا

چی بود من گفتم اخه

احمقم من 😥😥😥 کاش نمیبردم بلال بخوریم 😥😥😥 البته نمیدونم فهمید یا نه

منم بعدش کلی توضیح دادم که خر خودمم 😂😂😂

خخخخخ خیلی باحال بوده

من کلی داستان دارما تااین تایپیکا زده میشه من هیچی یادم‌نمیاد

اوايل ازدواجم تو عقد،، جلوي مامانم يه فحش كشدار به يكي دادم،( طرف خودش نبود،پشت سرش داشتيم حرف ميزديم) بعد كه ديدم مامانم با دهن باز داره نگام ميكنه، تازه فهميدم چه غلطي كردم،،، اينم از عوارض و تاثير شوهر كردنه

😐😐😐😐

😷

اگر من بودم بابام با آسفالت کوچه یکسانم کرده بود بعد مامانم با خاک انداز جمعم میکرد و بهش میگفت باز با اسفالت یکیش کن که مطمین شیم مرده دختره بی حیا😑

ما ترکا یه فحش معروف داری کُُُُُُُپِک اوقلو یعنی پسر سگ ما هم داشتیم درمورد داداشم حرف میزدیم خیلی داشتم حرص میخوردم برگشتم گفتم کُپک اوقلو بابام فقط نگاه کرد منم تو افق محو شدم 

شوهرم همین الان دوباره با بلال وارد خونه شد 😥😥 فقط تونستم بگم کارد تو شکم من بره با این بلال ها

گفت چراااا خب؟ خدا نکنه 😥😂😂😂 

😂😂😂میگه بابام گرخید سریع رفت کنار 

😂😂😂😂

دستت دردنکنه استاتر بعد از 4روز امروز خندیدم  

ما بلال رو توی حیاط یا تراس روی منقل درست میکنیم هیچ جا رو هم کثیف نمیکنیم😎