2777
2789
عنوان

خانواده ی شوهر کمککککککک باتجربه ها لطفآ یه لحظه بیایین

| مشاهده متن کامل بحث + 516 بازدید | 45 پست
اونایی که به خودشون اجازه میدن برن خونه کسی بمونن واقعا فازشون چیه اونم یه مرد. ماکه درست نمیببنیم ...

چی بگم والاااا اینا اینجورین خانواده ی خودم نهایتش دو یه روز بمونن اونم با اجبار خودم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

فقط تو اینقد مظلومی یا فرهنگ خانواده اتون اینه.یعنی از این موارد باشه ممکنه جاری و خواهرشوهرات کنار ...

سارا جان به خدا قسم که هیچ کدومشون یه هفته نمیزارن کسی پیششون باشه چه برسه به چند ماه،شوهرم هم میدونه،ولی به قول خودت من مثل اونا نیستم بابام گفت بزار یه مدت باشه ثواب داره جا نداره ولی کسی درک نمیکنه واقعآ سخته

سارا جان به خدا قسم که هیچ کدومشون یه هفته نمیزارن کسی پیششون باشه چه برسه به چند ماه،شوهرم هم میدون ...

خب پس بسه مظلومیت.سفت و سخت وایسا.به شوهرت بگو پس فردا میخوان بچه شیر بدم باید لباس راحت بپوشم.پیش برادرت معذبم.جدی باهاش حرف بزن

احتمالا بچه اولته.ببین زن زائو پیش بابا و برادر خودشم راحت نیست.خونریزی داری.اون شیر دادن که خودش داستانیه.نوک سینه زخم میشه مدام باید باد بخوره بدنت اصلا راه نداره با یه مرد نامحرم تو خونه کوچیک

ای خواهر اون از خداشه من نباشم خونه خالی باشه برادر شوهرمو میگم،بخاطر اینکه راحتره

پس باقوم الظالمین طرفی.پس بهتره سر سنگین باهاش برخورد کنی و ب بهونه ویار خوب نبودن حالت غذا براشون درست نکن.همش برو تو اتاق خواب دراز بکش بگو حالم خوب نیس نمیتونم بشینم پیشتون

سارا جان به خدا قسم که هیچ کدومشون یه هفته نمیزارن کسی پیششون باشه چه برسه به چند ماه،شوهرم هم میدون ...

آخي عزيزممم چقدررررررر سختتتتتت همش بايد يه چيزي تنت باشه و شامو ناهاراتو دقيق درست كني واي فكرشم عذاب داره خدا بهت كمك كنه...

گفته بودم ك تورا دوست ندارم ديگر. درد آنجا عميق است كه به حاشا برسد...
اره بچه ی اولمه به نظرت صبر کنم تا بچم دنیا بیاد

ببین اگه برات قابل تحمل هست صبر کن چون با اومدن بچه و گریه های شبونه و ...احتمالا خودش میره.ولی ماه های اخر هم خیلی سخته ها.الان ماه چندی؟ ماه اخر واقعا شرایط سخته.سنگین میشی نمیتونی درست بخوابی .بشینی بلند شی

بچه ها گفتم قهر کنم برم اما پشت سرم اینقدر حرف میزنن که نگو،گفتم ببینم جز قهر و دعوا راهی نیست که یه ...

قهر نکن برو خونه مادرت مرتب به همسرت زنگ بزن حالش بپرس بگو من خسته م و نمیتونم با شکم پر از مهمون پذیرایی کنم اومدم تا هم شما راحت باشی هم من و مامانم ازم مراقبت کنه و بگو دکترم گفت باید استراحت کنی 

از پیج chichak28 دیدن کنید پشیمون نمیشید 

من یه مدت برادرم مریض بود بعد برای اینکه روحیش عوض شه خواهر برادرای دیگه میبردنش خونشون دوسه روز نگه میداشتن. تازه مریضیش روحی بود از نظر جسمی خوب بود خیلی مظلوم و بی آزار، بهشون کمک میکرد وکارای خونه رو میکرد خریداشون رو انجام میداد. فقط چون دکتر گفته بود یه مدت باید از کارش دور باشه و حال و هواش عوض شه مهمونی دعوتش میکردن و نگهش میداشتن. یه بار که داداش بزرگم بردش یه روز موند فرداش مادرزنش زنگ زد دعوا که دخترم نمیتونه نگهداری کنه.کمرش درد میکنه. دیگه مامانم زنگ زد داداشم آوردش. بعد فهمیدیم کلی هم کمکش کرده حتی سرکار رفته ناهارش.نم درست کرده. اینقدر ناراحت شدیم که نگو . خداروشکر که برادرم الان خوبه خوبه ازدواج کرد  دو تا بچه هم داره ولی خونه داداش بزرگم نمیره

من یه مدت برادرم مریض بود بعد برای اینکه روحیش عوض شه خواهر برادرای دیگه میبردنش خونشون دوسه روز نگه ...


حال هدفم این بود که زن داداشم سپرده بود به مادرش که زنگ بزنه. حالا شماهم ببین مادرت بگه فایده داره یا بدتر میشه؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز