2777
2789

خودم بگم خخخخ

تابستونی شوهردخترعمم فوت شده بود

عمه بزرگم

بعد این عمه کوچیکم::

اقا طابوت اوردن توی خونه که لحظه اخری میت رو ببینن

همه دور تابوت جمع شده بودن این عمه ماهم شروع کرد به جیغ و داد و محمد محمد کردن

میخواستن میتو ببرن این به تابوت اویزون شده بود میگف نههههههه محمدجانو نبرییییییییدددددد نههههههه نههههههه جیییییییغ و داااااددددد که نبرید

حالا همه وایسادن دهنشون واااا رفته اینو نگا میکنن

اینم داره خودشو میکوبه به رر و دیوار

جالبه که بچهای میت و خواهراش و زنش وایسادن عممو نگا میکنن

انقدر بد بوووودددد

تو همین گیر و دار بودیم

یهوووووو دیدم عموم از اونور اومد بازوی اینو گرف شوووووت کرد تو حیاط گف برو اونور

حالا جالبه خب صنمی هم با این میت نداشتااااااا

ولی جر داد خودشو

انقد خندیدمممممم شال تو دهنم بود چادرم رو صورتم

خب اخه این عمس ک من دارممممممم

شوهرعمم دهنش واااا رفته بود

یاد گرفته ام بگریم بی دغدغه بخندم بی بهانه برقصم بی ترانه برنجم بی گلایه و نظاره کنم آنچه نیستم و نبینم آنچه هستم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اقا من از اون خاطرات ندارم ک فقط یک برادرزاده دارم ک عشق عمس بایذ عمه باشی بفهمی چقدر برادرزادت شیرینه 

کاری ندارم کجایی چه میکنی بی عشق سر نکن که دلت پیر میشود 😍،برای شادی روح پدرم یک صلوات لطفا

یه روز عمه ام اومده بود خونمون منم بچه بودم رفت اتاق گوز کرد منم دیدم خندیدم بهم گفت توهم بلدی ببین من با دهنم این صدا رو در آوردم بعد گفت برو خیابون بستنی بخر بهم پول داد که من یادم بره منم رفتم بستنی خوردم اومدم با دستم صدای گوز در آوردم بابام داد زد از کی یاد گرفتی این چه کاریه منم گفتم عمه تو اتاق اینجور صدا در آورد عمه بیچاره ازخجالت قرمز شد

تا توانی دلی به دست اور دل شکستن هنر نمی‌باشد 

ببین بعضی ها اینجورین .من و با ۳۳ سال سن ختم هیچکس نمیبرن.چون به قول شوهرم صاحب عزا میاد میگه تو اروم باش عیب نداره که مرد.دست خودم نیست اسم مرگ و ختم میاد اشکهام میاد

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را.تومرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را.
شوهر دخترعمت جوون بود؟ 

حدود پنجاا سن داشت سکته کرده بود


فقط اون صحنه ک عموم دستشو گرفت شوووتش کرد تو حیاط جلو همه خخخخخ

یاد گرفته ام بگریم بی دغدغه بخندم بی بهانه برقصم بی ترانه برنجم بی گلایه و نظاره کنم آنچه نیستم و نبینم آنچه هستم
مگه چيه كه خندت گرفته شوهرش مگه نبوده عمت

ن شوهر دختر اون یکی عمم بود

یاد گرفته ام بگریم بی دغدغه بخندم بی بهانه برقصم بی ترانه برنجم بی گلایه و نظاره کنم آنچه نیستم و نبینم آنچه هستم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز