من یه ماه پیش زایمان کردم برادرشوهرم تازه امروز اومده دیدن بچم یه مشت شیشه شیر و ظرف سرلاک خوری واسه کادو آورده.تازه ازاین مارکای الکی که معلوم نیست پلاستیکشون ازچیه.خیلی عصبانی شدم و به رو خودم نیوردم.بچه اون به دنیا اومد من واسه زنش یه پلاک طلا خریدم واسه بچشم یه دستبند.با کار امروزش انگار بهم توهین کرد.وضع مالیشم خوبه و از ماهم بهتره.فقط اینقد مظلوم و بی زبونم نمیدونم چجوری به رو شوهرم بیارم
واایناچیه واسه دیدنی هر خری میدونه اینا توسیسمونی هست
داداشم یه جوون ۲۳ سالس که میخوادازدواج کنه اما برادر دخترموردعلاقش مشکلات رفتاری داره نمیزاره هم اون دخترهم داداشم توعذابن میشه ازتون خواهش کنم برای بهم رسیدن این دوتاجوون که خیلی ازبین رفتن برای نرم شدن دل برادر عروس هرذکری که فکرمیکنین کارگشاست بگین حتی برای فقط ۱ بار انشالله خداحاجت قلبیتونو بده انشالله . تیکر برای تولد همسرجونیمه همیشه دوست داشتم تیکر داشته باشم
اره تودورانعقد خرج عروس با داماده کل فامیل باید عروسو پاگشا کنن بچه دار شد بچشم میره خونشون ...
حالا که همشهری شوهرم شدید یه سوال دیگه. مادرشوهر برای کادوی زایمان معمولا چیکار میکنه. ما رسم داریم دختر ۱۰ روز خونه مادرش میمونه و سیسمونی هم که مادر دختر میده اما جشن ده را مادرشوهر میگیره و به عروسش طلا کادو میده. به خدا رسم و رسوم برام مهم نیست اما چون اینها میگن رسمهای مارو خانوادت باید انجام بدن من هم دوست دارم بدونم
نگه داراومدن بابچه شون قاطی اسباب بازی ها بیار بده بچه اش بازی کنه اگه گفت چرا بگو اخه خودش مارک فلانو داره که خیلی خوبه بگوتوسیسمونیش داشت ازهمینا
داداشم یه جوون ۲۳ سالس که میخوادازدواج کنه اما برادر دخترموردعلاقش مشکلات رفتاری داره نمیزاره هم اون دخترهم داداشم توعذابن میشه ازتون خواهش کنم برای بهم رسیدن این دوتاجوون که خیلی ازبین رفتن برای نرم شدن دل برادر عروس هرذکری که فکرمیکنین کارگشاست بگین حتی برای فقط ۱ بار انشالله خداحاجت قلبیتونو بده انشالله . تیکر برای تولد همسرجونیمه همیشه دوست داشتم تیکر داشته باشم
اینکه بازم خوبه من زایمان کردم اولین عروسم هستم دخترم ندارم نوه ای اولشون ! مثلا خیلی عزیزم براشون !! خواهرم 200پول کادو داد کلیم اسباب بازی برا پسرم خرید به خواهرم گفتم روز زایمان بیار اسباب بازی هارو که همه ببینن خالش براش چقد کادو خریده عقلشون به چشمشونه اینا بابام علاوه بر سیسمونی کامل سه تا تراول 100داد به پسرم با اینکه اصن وضع مالی خوبی ندارن حتی داداش مجردم براش کفشو اینا خریده بود با اینه 18سالش بیشتر نیس بعد مادر شوهرمو اینا هییییچچچی ینی هیچیا!! روزی که زابمان کردم پدرشوهرم شبش تازه از خواب پاشده بود همینجور خمیازه کشان با زیر شلواری اومد نشست مامانم پذیرایش کرد بعد که چشش افتاد به کادو های کنار من یهو گفت من قرار برا نوه ام دوچرخه بخرم یه چن روز دیگه الان 2سال گذشته خبری نشده مادرشوهرمم پاشد رفت مسافرت بعد 10روز با یه پیرهن پسرونه اومد گفت این برا نوه ام😑 نکرد لااقل یه چیز شیک بخره یا حداقل بسته بندیش کنه همینجور اومد انداخت کنارم 😤خیلی دلم پر بود اصن فراموش نمیکنم
از هیچکی هیچی بعید نیس حتی کسی که همین الان از ذهنت گذشت