خانه سالمندان خواهش میکنم هرکسی میتونه کمک کنه

بله يعني فراموشي، اما از نوع شديدش كه هر روزم پيشرفت ميكنه

مراقب باشيد زخم بستر نگيره چون بيماري آلزايمر بدن رو مستعد زخم بستر ميكنه مادر من أواخر عمرشون تا حدي پيشرفت كرد كه غذا رو ميذاشتيم داخل دهانش يادش ميرفت بجوه

برای مادرتون باید پرستاربگیرید

مادر من ٧١ سالشه نزديك ٥ ساله تشخيص الزايمر دادن اما خدارو شكر روندش كند بوده حال مادرم خوبه خيلى كم حافظه كوتاه مدتش مشكل داره 

اينكه از كجا مياد و نميدونم ولى ميدونم ارث تاثيير داره مادربزرگمم از الزايمر مرد ، در نتيجه فكر كنم منم از الزايمر بميرم 😔

درسته خوب نميشن، اما فكر كنم بشه جلوي پيشرفتشو گرفت، حداقل ثابت نگهش داشت،،، خيلي سخته،،، مادربزرگ منو در حقيقت بابا و مامان من ازش مراقبت ميكردن،، سه سال ما بچه ها بندرت مامان و بابامونو ميديدم چون هميشه خونه پدربزرگم بودن،،، اونام راضي نميشدن از خونه خودشون دل بكنن

داروهاشو مرتب بديد باهاش حرف بزنيد تي وي حتما ببينه اگر سواد دارن روزنامه كتاب جدول حل كنن داروي خواب اصلا نخوره كندر أفشره گل سرخ بخوره روغن اسطوخودوس و گلاب بو كنه همش مغزيجات زياد بديد بخوره پنير كلا حذف كنيد فوليك اسيد هم خوبه براشون مراقب باشيدزمين نخوره 

عزيزم شما پرستار براي مادرتون بگيريد فكر كنم بهتر باشه

آخه كسي كه بياد با پدرتون ازدواج كنه شايد به مادرتون خوب نرسه

استارتر اطلاعات دارى الزايمر از چى مياد ؟؟ فقط كثرت سنه ؟ ارث ؟ چيه وامونده ؟

منم فكر ميكنم الزايمر فقط فراموشي هست ولي متاسفانه به مرور روي تمام اعصاي بدنم اثر ميزاره و همه رو از كار ميندازه 

بنظر من بدترين درد آلزايمر هست مامانم اينقدر أواخر نگاهش عميق شده بود هر بار يادم ميوفته گريه ميكنم مثل يه آدمي كه گمشده تو كوچه پس كوچه هم ميشناخت هم نميشناخت بغلش ميكردم بوسش كنم اول خودشو ميكشيد كنار بعد كه آروم تو گوشش حرف ميزدم شُل ميشد تو بغلم بميرم براش😭😭

آره مادربزرگ منم همينطور شده بود يادش ميرفت غذاشو بجوئه،،، عين بچه ها شده بود گاهي خودش ميخواست غذا بخوره با دست ميخورد، دختر من اونموقع كوچيك بود، يه بار ديد، ازش ياد گرفته بود ميگفت ميخوام مثل مادرجون با دست غذامو بخورم،،، الهي بگردم چقدر ساكت و مظلوم شده بود