[QUOTE=60698461]نه من اصلا نمیتونم بروز بدم از دست مادرشوهرمم خیلی ناراحت میشم ولی هیچی نمیگم همش تیکه و زخم زبون می ...[/QUOTعیبی نداره اونوقت آرامش داری خودت
ای وای داغ دلم تازه شد اتفاقا ارشد شرکت کردم رتبمم شد 200حدودا ولی انتظارم بود خیلی بهتر شم اگه یه کوچولو بهتر میشدم شبانه دانشگاه مورد علاقم قبول میشدم این چند روز کارم فقط شده گریه کردن و افسوس خوردن و حسرت روزایی که خوب قدرشو ندونستم
خیلی خانوم خانه دار دیدم با بچه که درس خوندن وبعدهم شاغل شدن باید همتت وتلاشت زیاد باشه
اول اینکه خیلی مطالعه کن خیلی همه جور کتاب بخون
دوم یا برو درستو ادمه بده تو رشته ی خودت یا توی رشته ی جدید
یا کارهنری یاد بگیر مثل خیاطی خصوصا طراحی لباس ، ارایشگری صنایع دستی و هزار کار دیگه (فنی حرفه ای کلی کلاس داره )
کتاب های کارافرینی بگیر بخون وکتابهای انرژی مثبت مثل ایین زندگی دیل کارنگی ،کتاب حکایت دولت وفرزانگی ،کتاب به سوی کامیابی
ی رشته رو دنبالشو بگیر تا تهش برو حالا یا هنری یا تحصیلی
کم نداریم زنان کارافرین، کم نداریم زنانی که هرجور شده از زیر سنگ پول دراوردن ،کم نداریم خیاط ها وارایشگرهایی که بیشتر از کارمند درامد دارن
ی دختر معلول تو شمال هست معلول که میگم یعنی کلا دراز کشیدست توی شمال فکر کنم کارگاه بافتنی داره برای پدر مادرش خونه خریده
حساس نشو وقتی مشکل مالی پیش میاد هزار جور فکر بد به ذهن ادم میرسه، منم یه همچین حرفی رو از شوهرم شنیدم ، میگفت چرا ما دوتا پول نداریم باهم ازدواج کردیم ، اونایی که پول ندارن باید برن دنبال یه زوج پول دارکه تعادل برقرار بشه، حرفش شاید خیلی بد بود ولی تو اون شرایط بی پولی این به ذهنش رسیده بود من جدی نگرفتم اصلا
اینجوری که اون باز خودشو برتر میدونه ایشون باید جوری رفتار کنه که همسرش به اشتباهش پی ببره بدونه هرحرفیو نمیتونه بزنه و عادی نشه براش گفتن این چیزا من که بودم میگفتم خب برو باهمون منم میرم از زندگیت ادم برام قحط نیس😂😂😂😂
فریبا معصومی هست اسمش اون دختر معلوله
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
