آخ واقعا
زايمان اولم زخم نوك سينه شده بودم سر شيردهي گفتم برو داروخونه بگو كرم زخم سينه بده ساعت دوازده شب بود
رفت اومد ديدم ازين كرماي حجم دهنده سينه بهش داده داروخونه چيه😐😐😐گرونم بود
هرچي گفتم ببر پس بده آخه اون داروخونه چيه نگفت نصفه شبي اينو چرا اومدي بخري ؟حالا من كلي درد داشتم هي باهاش بحث كنم اين بدرد من نميخوره ميگفت حالا بذارباشه بعدا استفاده كن
بالاخره ولي راضي شد رفت گرفت
پنیر که فقط پنیر لیقوان گاوی بدون بو خوش مزهههههههههههههههههههههههههههههههههههه
عالییییییییییییییییییییییی😂😂
من پدرم این جوره وپدرشوهرم یه باربابام خواسته میوه بخره اونایی که جهت خریدمشتریهای گرامی پاززده بودن وتومیوه هابودروسواکرده بودواورده بودخونه😲
شوهر منم اینجوریه
تو همهههه کارها باید حزئیات رو براش توضیح بدم
همیشه هم غر میزنم بهش که من چهارسال از تو کوچیکترم اما مثل پسر بچه ها باید همه چی رو دیکته کنم بهت😡
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
