سلطان هدیه های داغن خاتواده همسر سابق من هستن زمانی که باهم میرفتیم خریدای عروسی میکردیم
میگفتن اینا هدیه عروسین و تو نباید خودت باشی حالا که باهم رفتین خریدین ماهم میریم عوضشون میکنیم
میدونستن من از رنگ قهوه ای بدم میا همه لباسام قهوهای بود بعد میگفتن چرا انقد تو ساده ای آخه چرا هنیشه اسپرتی یکم تیپت مثه عروسا باشه
لباسا و هدیه هایی که میخریدن دقیقا با دختروشون که محصل بود و ده سال ازم کوچیکتر و اون یکی ده سال ازم بزرگتر و خیلی سال بود ازدواج کرده بود یکی بود
ینی خیلییی باحال بودنا