والا منم امروز کلی حرص خوردم یکم باقالی سبز گرفته بودم پاک کردم واسه خواهرشوهرا و مادر شوهر و مامانمم نفری یک بسته فرستادم چند روز پیش هم خواهر شوهر بزرگه میخواست بره مسافرت وقت نکرده بود باقالی هاشو پاک کنه سر اینکه خراب نشن آورد من واسش پاک کنم منم پاک کردم بسته بندی کردم گذاشتم فریزر اومد بهش دادم با یک بسته که از خودم واسش فرستاده بودم
امروز شنیدم به خواهرشوهر کوچیکه میگفت که همه باقالی ها رو واسه خودش گرفته بود به ماها نداد خ کوچیکه گفتش چرا به ما داد مگه به تو ندادش گفت نه بابا باقالی من مصرف کرده بود جای اون دادش درصورتی که من اصصصصلا از باقالی اون استفاده نکردم اینم عوض دستت درد نکنه بودش😕
دختر جاریمم هفته دیگه بله برونشه به ما نگفتن دیروز خواهر شوهر کوچیکه از دهنش در رفت بهم گفت منم امروز خیلی ریلکس به مادرشوهرم تبریک گفتم که بدونه خبرها رسیده اونم موذیانه همه چی رو انکار کرد که منم خبر ندارم و هیچی هنوز معلوم نیست منم همه چی رو به شوشو گفتم اونم الان اینقدر عصبانیه که میگه منم سر دخترم همین کارو باهاشون میکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
