2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خيلي عوضي ان باعث شد دوباربچم  امو ازدست بدم بدبختيش اينه توي ساختمونيم الان دوهفته است ازخونه نرفتم بيرون ونديدمش اگه ببينمش مطمعنم بلايي سرش. ميارم ياسرخودم

واسه سلامت ني ني هاي توشكمم دوتاصلوات ميفرسيننن😘😘😘😘خداجونم شكرت

فقط ازخونه نرفتم بيرون وجلو خودمو گرفتم طوري شدم كه ازشدت عصبانيت كاردم بهم بزنن صدام. درنمياد نميدونم ازهفته بعد كه برم سركار تو راه پله اينا ببينمش چه برخوردي ميكنم ازخودم ميترسم كه نتونم كنترل كنم خودمو

واسه سلامت ني ني هاي توشكمم دوتاصلوات ميفرسيننن😘😘😘😘خداجونم شكرت
باهاشون درگير نشو يه سلام احوالپرسي ساده ورد شو برو

اينقد متنفرم ازش وتازه ام بچه امو ازدست دادم چشم ديدنشو ندارم چه برسه بسلام ... دوس دارم فقط بميره اگه اون بميره مطمعنم تمام مشكلاتم حل ميشه 😔😔

واسه سلامت ني ني هاي توشكمم دوتاصلوات ميفرسيننن😘😘😘😘خداجونم شكرت
منم امروز مادرشوهرم حالم رو گرفت تو مهموني يكي برگشت گفت داداشم ميگه من اگه زن بگيرم حرف به شما بزن ...

واقعا که آدم میمونه با این سن وسال خجالت نمیکشه بعضیا فقط سنشون میره بالا عقل هیچی

عزیزم بچت چی شده ؟


اولين بار دوسال پيش باردار بودم با اي يو اي يه شب منو وشوهرم بيرون بوديم حدودا يازده ونيم دوازده شب رسيديم خونه مادرشوهرم ادرشوهرموشيركرده بود نميدونم از چي يهو وقتي ازماشين پياده شيم پدرشوهرم. داد زد گفت به شوهرم. مث زنت خياباني شدي اين موقعه شب وقت اومدنه و... منم. ازلرز فقط ميلرزديم فرداش توراه سركارم توماشين خونريزي كردم وبچه ام ٦هغته ودو روز بود. سقط شد😔😭😭 بعدش ام مادرشوهرم اوندگفت تقصيرخودته بايدبچه اتو نگه ميداشتي بايدميچسبيدي😭😭

واسه سلامت ني ني هاي توشكمم دوتاصلوات ميفرسيننن😘😘😘😘خداجونم شكرت
اولين بار دوسال پيش باردار بودم با اي يو اي يه شب منو وشوهرم بيرون بوديم حدودا يازده ونيم دوازده شب ...

الهی فدات شم خدا ازشون نگذره چه جوری با یه زن باردار دلشون میاد اینجوری رفتار کنن:'(

امسالم اي وي اف كردم. چون مركز نازايي باشهرمون فاصله داشت اين اصرار كرد بياد من ب شوهرم گفتم نيادمطمعنم حرف ميرنه واعقابمو خورد ميكنه اما اومد همونجا بعد اتاق عمل ك امپول نافي رو زدن دردم گرفت يكني جيغ كشيدم بعدمادرشوهرم كلي داد زد ببين ببين گفتم اين مادر نميشه  بچه افتاد و بعدشم مثلا خواست خوبي كنه پيشم بمونه هي حرف زد هي حرف زد كلي تهديدم كرد بخاطر بچه شوهرم اذيت نكنم  وبچه داشتن مامهم نيست وپسرخودش براش مهنه و..تمام دوهفته منو هي ميومد اعصابمو خورد ميكرد الانم بتام اول مثبت شد٢٦،٨٣الانم داره ميادبايين. 

واسه سلامت ني ني هاي توشكمم دوتاصلوات ميفرسيننن😘😘😘😘خداجونم شكرت
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  2 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  1 ساعت پیش