آنروز خانومه ازش پرسید عمه داری گفت عمه چیه دخترم ۵ سالش شده
عمه زیاد داره ولی اصلا با خانواده شوهرم رفت آمد نداریم یعنی شوهرم قهره باهاشون اونا هم خونمون نمیان مگر ۲ یا ۳ سال یکبار اونم تو عروسی همو ببینیم همین
شما ناراحتی گویا ؟؟؟
یک بارم عمه کوچیکه دخترم خواست بیاد خونمون که شوهرم گفت یکجوری بپیچون من بده شدم
خودت از این وضع راضی هستی؟
منم پارسال همین موقع دخترم گریه کرد که چرا عمه های تو میان خونمون من عمه ندارم و اشک میریخت منم بردمش خونه خاله مامانم گفتم این عمت
یه عمه داره رفت آمد نداریم عروسی جایی ببینشون واکنش نداره به بچه هام مث یه غریبه رد میشه دخترش یه بار اومد گفت زندایی بچه هات نشونم بده ولی خواهرشوهرم یخخخخ یخخخ
منم ۲۰سال عموهامو ندیدم نمیدونی چقدر خوب بود الان مثل قارچ سرو کله شون پیدا شده نمیدونی چقدررررر سخته ببینیشون الکی لبخند بزنی و وانمود کنی ک من از دیدن شما خوشحالم 🤢🤢🤢🤮🤮🤮🤮
نه من یک دونه از خواهرشوهرام جایی دخترم و ببینه از اول میگیره بغلش ولی بقیه نه باز خواهر شوهر کوچیکم دخترم کوچیک تر بود همش زنگ میزد و میگفت عکسشو بفرست ولی از زمانی که می خواست به یک بهانه ای بیاد خونمون و شوهرم گفت بپیچونش ناراحت شده گویا از دستم
بهتر
هم خودت راحت تری هم بچه ات در آینده
ن من کلا همینجوری
واسه نامزدی من مامانم گفت که بچه های جاریم دید ی لپ کشید از کوچیکه گفت این پسر فلانی؟؟؟
عید ی نامزدی بودیم تعریف کردن که اومد از جلو بچه هام رد شد حتا نگاشون نکرد باورشون نمیشد مردم.
پسرم و دخترم موهاشون خیلیی بور مشخصن تقریبا نمیشه مثلا گفت نشناخت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
