جریان از این قراره در حال اشنایی هستیم و ایشون گفت دوست نداره همسرش بیرون مانتو جلوباز بپوشه (دو سه باری پوشیدع بودم ولی هیزی ندیدم ازش البته میتونه فیلمش باشه ) پرسیدم شلوارم اوکیه؟ (اسکینی بود ولی چندان تنگ نبود ) گفت ارع ولی شلوارایی تحت نام ساپورت نه
بشوخی ازش پرسیدم از کجا میدونی ساپورت چیه( خواهشا به این سوال گیر ندین، بحث من سر یه چیز دیگه هست چون ادعا داشت از مدل لباسا سر درنمیاره و حس میکردم جانماز اب میکشه پرسیدم)
گفتش که زنداداشم چندبار پوشیده( عروسشون با خانواده همسرش چندسالع داره تو یه خونه زندگی میکنه)
منم بهش توپیدم تو چرا توجه کردی اون چی پوشیده و یادت مونده با این حجم از دغدغه
که گفتش ندیده و فقط شنیده از مادرش که عروسشون با این لباس داشت تا باغ میرفت و مادره گفته برو عوض کن ( عقاید سنتی مذهبی تعصبی داره مادرشوهر و پدرشوهرش)
حتی گفتم قسم بخور و قسم جون مادرشو خورد که تاحالا ساپورت هیچکسی تو بدنش ندیده . مادرشو خیلی احترام قائلع براش هرچند که حس میکنم دیده خودش
حسم شدیدا میگه چشم ناپاکه