جمعه شب خونه پدرش بعد پنج ماه قطع رابطه رفتم به اوای اینکه جاری زنگ زده پس آشتی می خواد
به پای برادرشوهر پاشدم محلم نداد فقط به جاری گفت بشین خیت شدم
یعد شوهرم گفت نه اون گفته بشین تو متوجه نشدی در صورتی که نگفت و جاری پوز خند زد بهم
بعد دعوا کردیم
کادو روز زن کلا مناسبت تولد اینا برای اینکه کادو نخره دعوا راه می اندازه هیچی نده
ازش متنفرم
از شنبه هم قهره زنگ نزده منم محل سگ ندادم