تاپیک قبلم هست .شوهر من واس ساخت ویلا 10 روزی شمال بود .همراه شریک ویکی از اقوامش .گویا کاگرو چند نفر دیگه واس مشروب اینارو دعوت کردن منزل خودشون .وقتی مشروب خوردن یکی از کار گرا با خانم اومده .به گفته خودش به ده دقیقه نکشیده اینا بلند شدن. من همینجوری ادم بددلی بودم بعد فهمیدن این موضوع پیگیر جدایی شدم و اصلا نمیتونم دیگه نگاش کنم .چون همیشه سر مشروب مشکل داشتم چون میدونستم اخرش به کجا ختم میشه .هر سال دوبار یه بار سر مشروب زندگی ما بهم میخورد .قول داده بود نخوره که رفته بود شمال خورده .اگه نمیرفت واس مشروب با زن خراب روبه رو نمیشد .درمانده ام به نظرتون چیکار کنم 😔