من سالی سه بار دوساعت میرم غروب،درحد چایی ظرف آوردن بردن کمک میکنم
قبلاً نوکر من بودم همه جاری ها میشستن من بیام برم ببرم بیارم بشورم آخرشم دستام خونش درماتیت تماسی در اثر استفاده از شوینده ی نامرغوب گرفت اینم از تیر خلاص
دیدم تو زایمانم بعداز اینهمه خوبی کمکم نکرد اومد خونه م دعوا هم راه انداخت سر بیمارستان خصوصی و گوسفند قربونی،خون راه انداخت منم دیگه نرفتم کمکش
در حد کمکمک کن مثلا لازم نیست جاروکنی ولی ظرف های خودتونو که بشور
اجی اگه قلنجی چیزی کردی بگو بشکونم😆😆
من سالی ی بار تا ۲بار میرم
مهمون وار
راستش اینکه میگید مثل مهمون میرم و میام و متوجه نمیشم
حتی مهمون هم به صاحبخونه کمک میکنه
من اگه هر جایی برم مهمونی هفت پشت غریبه هم باشه یه ظرفی حداقل کمک صاحبخونه میشورم
میگم گناه داره سر پا بوده زحمت کشیده خسته شده
من خودم یه مهمونی ساده که میدم آنقدر خوشحال میشم یکی کمکم ظرفی چیزی بشوره چون واقعا خسته میشم دیگه حالا من جوونم
چه برسه به مادر و مادرشوهر که سنی ازشون گذشته
اگه میری شب می مونی یا زیاد میمونی باید بیشتر کمک کنی. اگر در حددیک ناهار و شام کمتر
هر دختری نماینده خونه پدر مادرش هست
کارب نکنیداسم خانوادتون بد در بره بین فک و فامیلش بع اندازه و بع قاعده رفتار کنید
من خیلی خیلی رسمی و فقط مثل یه مهمون غریبه میرم
اونم فقط با دعوت
تا الانم خونشون نموندم
پامو تا حالا تو اتاقا و آشپزخونشون نذاشتم
دقیقا من تو نامزدی و عقد خیلی کار میکردم هر وقت میومدم یه خونه تکونی اساسی میکردم همه جا برق مینداختم بعد دیدم تا بعصی وقتا میام حال ندارم حوصله ندارم خسته م نمیتونم کار کنم مادرشوهر بلند بلند میشینه غر زدن و.... دیگه از وقتی باردار شدم دست به سیاه و سفید نزدم از اون موقع هم دیگه توقعی ازم ندارن غر هم نمیزنن
با احترام ولی شما گشاد تشریف دارید
کمک میکنم ظرفای ناهار و شام
اون میپزه من میشورم سفره و جمع کردن هم همگی باهم ...
آدم نیستم مگه کمک نکنم!!!
