من خاستگار زیاد دارم ولی چند تاشون با ملاک های من جور بوده یکی هست جلسه سوم ادمدن امروز جلسه اول که ادمدن خاستگاری و آشنایی اولیه معمولی بود جلسه دوم زنگ زدن گفتن برای آشنایی بیشتر اومدن جلسه سوم هم ما گفتیم بیان حرف مهم داشتم برای زدن حالا می گم بهش چی گفتم استرس دارم دوست دارم این یکی بشه
معذرت میخوام، صحبتهام یادداشت کردم تا فراموش نکنم و چیزی از قلم نیوفته ، چون موضوع برام مهم بود و دوست داشتم دقیق بهتون بگم.
یه موضوع کوچیک هست که دوست دارم فقط خودتون بدونین؛ چون قبل از اینکه جلوتر بریم، برام مهمه همهچیز با صداقت پیش بره.
شما گفتین مشکل معده دارین و نمیتونین روزه بگیرین... همین باعث شد حس کنم وقتشه منم یه چیز رو شفاف بگم.
چند سال پیش یه مشکل عصبی استرسی خفیف برام پیش اومد، به نام صرع. (نمی دونم می دونین صرع چیه یا نه یعنی تشنج)
در گذشته بوده، الان کنترلشدهست و سالهاست تکرار نشده
میدونم اسمش ممکنه نگرانکننده باشه،
ولی در مورد من کاملاً کنترلشدهست و سالهاست هیچ مشکلی نداشتم
سالهاست زندگیم عادیه.
هیچ محدودیتی برای زندگی، آینده، ازدواج یا حتی بارداری ندارم.
فقط یه قرص میخورم و بهخاطر همون روزه نمیتونم بگیرم.
تا الان هم هیچ مشکلی نداشتم و مثل همه دارم زندگی میکنم.
اگر بخواین خیالتون کاملاً راحت بشه، حتی میتونین با دکترم هم صحبت کنین.
اما یه خواهش جدی دارم...
این موضوع رو فقط بین خودمون میخوام بمونه .
چه این مسیر به نتیجه برسه چه نرسه، نمیخوام هیچکس— خانوادهی شما—ازش خبر داشته باشه.
خانوادهی من در جریان هستن، اما دلم میخواد این موضوع بیرون از همین گفتوگو بین من و شما بمونه .
برای من احترام و اعتماد خیلی مهمه و به خاطر همین خواستم صادقانه بدون پنهان کاری بهتون بگم.
حالا اگر سوالی دارین حرفی دارین توضیحی خواستین بفرمایید در خدمتم خوشحال میشم جواب بدم
این حرف ها زدم من بیماری صرع کنترل شده دارم یک خاستگار داشتم جلسه دوم اومدن گفتم این موضوع خانوادش گفتن نه خودش هم به حرف خانوادش بود
یک پسره هم اینترنی آشنا شدم گفت باباش رفته پرسیده گفتن برای بارداری به مشکل می خوریم
ولی دکتر خودم گفته هیچ مشکلی ندارم خیلی ناراحت و نگرانم به خاستگارم هم گفتم بین خودمون بمونه
برام دعا کنین این وصلت بشه دلم می خواد بشه