خیلیی خوشحالم صبح رفتم دیدم همه خانوما وایسادن شلووووغ
منم یکم رفتم تمرین کردم کاردکسمو دادم دوساعت وایسادم چون کاردکسمو هواسم نبود دیر دادم دقیقا افتادم نفر اخر که افسرم اعصاب نداشت
ولی اصلا استرس نداشتم چون نصف راه تا برسم ازمون رانندگی کردم یکمم ترسم ریخت
دیگه همرم رد میکرد تو دلم گقتم ردم دیگه الکی استرس ندم به خودم
خلاصعهع نشستم اخرین نفر یه خانومم تو ماشین بود
راه افتادم و... ازمون گرفت یهو گفت بسه بزن بغل با اخم
بعد گفت قبولییی انقدررر خوشحال شدم اون خانومرو بغل کردم
بار اولم بوددد خیلی خوشحالم خلاصه 😁