گربه تو حیاطمون 3 تا بچه کوچک داره بعد خواهرم میخواد لباسای بچش رو بند بزاره
میترسه بخاطر مامانش که یه موقع مریضی بگیره
من برای اینکه کسی اذیتشون نکنه گرفتم با شیلنگ آب جاشون رو خیس کردم که برن
بعد دو تا از بچه هاش تونستن با چندبار بالا پایین برن از رو دیوار اما یکیشون خیلی بچه حتی یکبار هم تلاش نکرد بره
منم دیگه شیر آب قطع کردم و رفتم تو خونه بعد از چند روز برای همیشه حتی اون کوچکه رفت دلم براشون تنگ شده اما خواهرم میگه تو کاری نکردی که خودشون رفتن
اینم بگم اصلا خیسشون نکردم فقط جاشون رو خیس کردم که برن ولی نمیخواستم گناه کنم خیلی عذاب وجدان دارم