عوضش بابام النگوی مجردیمو نگرفته و آوردم خونه شوهرم و اصلا حرفشم نزد که دربیار
شوهرمم چون خونه گرفته بود دیگه نخواستم النگو بگیره فقط حلقه ساعت و سرویس و یه حلقه بله برون گرفت برام
خونواده شوهرم یه قرون کمکش نکردن همه چی پای خودش بود
ضمنا طلاهای خواهرشوهرمو تو همون نامزدی مادرش گرفت تا دامادش براش همه چیز بگیره
حالا یه سال بعد عروسیم حاملم و ۴ماه دیگ نینیم دنیا میاد زده به سرم این النگومو که حدودا ۱۳ گرمه بفروشم چندتا النگوی ظریف تر بگیرم و با حدودا۵۰ تومنش سیسمونی بگیرم اینجوری انگار سیسمونی رو بابام گرفته و بهشون فشاری هم نمیاد