سطح دغدغه هاتون عجیبه بخدا. موندی ب شوهرت چی بگی ک چرا رفیق نداری!!!!!
سلام اصلا دوست داشتن در زندگی مهم نیست من خودم دوستایی داشتم که متاسفانه متوجه شدم حتی به خانواده همسرمم رفتن یک دروغایی گفتن که زندگیم بهم بخوره باور کن نصف این ده سال که گذشت ازشدت وحشت اینا زندگیم روبهم نزنن منزوی شدم ترس از بیرون رفتن داشتم خونمو یادنگیرن همه جا بللکشون کردن خلاصه دوست بدرد هیچکس نمیخوره یکی رو دارم که خیلی زودتر از من ازدواج کرد زورش میاد زنگ بزنه منم که میزنم اوج حرفام میگه واستا پشت خطی دارم یا در میزنن یا دستم بنده خلاصه همیشه کارش همینه خونش میرم درحال حرف زدنم باهاش میبینم خوابیده میگه یا یهو هندزفری میذاره بعد شروع میکنه باکسی حرف زدن ادمین گروهای دخترپسری بهش گفتم زندگیت و بهم میزنی حالیش نیست اونجا به دروغ گفته۱۸سالشه میره توگروه با پسرا لاس زدن و حرفهای +۱۸ اینم که شش ماه یکباره چون آرایش گربوده براابروهام میرم برداره که بیخیال همونم شدم چون تنبلی و پرخوابی و الاف بودنش بشدت روم تاثیر داره نمازو چیزای دیگروهم انجام نمیده یا درحال رقصه یا الافی خونشم کثافت برداشته چون از دوران دبستان باهاش بودم گاهی سلامی بهم میکنیم وسلام یکی رو داشتم قصدبهم زدن زندگی مو داشت من چون زندگی گذشتم خونه پدری خیلی خیلی وحشتناک بود و پررنج همش با این بودن درد دل میکردم اینم یک آدم شالاتان زبون باز منم ساده بعد چندسال متوجه شدم شگردش اینه با چاخان و قربونت صدقه میره دوست میشه که ازشون استفاده کنه همسایه های سادش تمام گندای زندگی شون به این گفته بودن تا چیزی بحثی میشد که البته خودش دنبال بحث بود با آبروی طرف بازی میکرد و طرف از ترس آبروش میشد غلام این بعدا که ازدواج کردن خواهر کوچیکمو گرفت تومشتش حسابی کشوند طرف خودش نذاشت ازدواج کنه اونزمان سنش کم بود یک عالمه خواستگار داشت، کلی خواهرم و ترسوندن اذیت کردن وایی وحشتناک بود اینقدر دست به دعا شدم پیش خدا و امامان ع که خواهرم نجات پیداکرد میبردنش جایی پیش پسرا یا خواستگار تومحیط کاریادانشگاه داشت یک چیزای بی ناموسی وحشتناکی بلغورمیکردن خواهرمو میبرد خونش شب نمیامد مادرم نصف عمرشد دوستم یک خواهر طلاق گرفته داشت چون توی ازدواج ش با هرپسری رابطه داشت من خودم با خواهر دوستم چندبار بیرون بودن یک روانی بتمام معنا بودبرای پسرا بوس میفرستاد لباسای کوتاه و موها ول ازخودش عکسای لختی میگرفت بیمارجنسی بود سوار ماشین هرکسی میشد تمام زندگی شو تعریف میکرد باهاش رابطه برقرار میکرد بهش چندبار گفتم نمیترسی بلندت کنن درو قفل کنه ببرت گفت چه حالی میده 😱همچین آدمای بی آبرویی افتادن بجون خواهرم کلی هم پرش کرده بودن باورتون شایدنشه هنوزکه هنوزه خواهرم بامن رابطه نداره بشدت فکربد راجبم میکنه تا مدتها توهم داشت که من پشتش حرف میزنم آبروشو همه جابردم بزور میخوام شوهرش بدم همون زنه فاسد آخریک کاری دست خواهرم داد اینا توجشن تولدرفتن نمیدونم کجا لباس مجلسی تنش بوده چی بوده عکس وفیلم گرفتن بعد مدام خواهرمو تهدید میکرد ازت عکس دارم نشرمیدم توی مجازی باشمارت میگم این ج... ه 😥خواهرم تمام وجودش وحشت بودیکشب رفته بود خونه این زنکه فقط عکساشو پاک کرده از گوشی اون شالاتان بعد رفته بود اینم متوجه شده که امشب اومده فقط همین کاروبکنه بره چون به بهانه که شب بمونه رفته و۲شب آژانس گرفته برگشته فکر کن ۲_۳نصف شب بلندشده بود زنکه اومده بود درخانه پدرم از اونورشهر با دوست پسرش عربده میزده درخونشون دختراینا خراب ج... ده وایی نمیدونی چه اوباش گری گوشیمو دزدیده آخرم بدون هیچ مدرکی هیچ مدرکی فقط تو اداره پلیس اونزمان که گوشی زنکه پانصد هزارم نبود چهارمیلیون ازبابام تیغ زد حتی کارتون دفترچه یا مدرکم نشون نداده چون ماگوشیمون زدن رفتیم شکایت گفتن باید با مدارکش بدی آگاهی ردیابی کنن الان صدقرنه خبری نیست که نیست خواهرم بعد چندسال که باوحشت زندگی کرد و مادرم کلی بیمارشد زبون باز کرد گفت این زنکه عکسمو داده به کسایی مدام دنبال منن یکی موتورسواره یکی باماشین یکعده تلفنی زنگ میزدن میگفت بارهاشده بود وسایلامو میدزدید یکبارم گردنبد طلاشو میخواست بدزده که خواهرم بهش گفته بوده هرچی تاحالا دزدی کردی هیچی نگفتم طلامو پس بده که فاکتور دارم بامدرک شکایت میکنم اونم یواشکی یکجا پرت کرده بوده از ترسش بامنم از اینکارا کردن اینها رو گفتم که بگم بیرون از فضای امن زندگی دخترپسرهایی هستن بیمارکه دنبال استفاده از ما هستن پسرهاکه برای امراض جنسی شون دخترام که رفیق بندکیفتم و هروقت نیاز دارن و هزار کلک دیگه هیچ رفیقی بالاتر و بهتر از خانواده و همسرنیست اینقدربهش محبت کن و بدی های دوست همجنس داشتن رو تعریف کن که خوبه من رفیق میداشتم زندگیم روبهم میزد خوبه رفیق میداشتم منومیبرد پیش پسرا یا زیرگوشم میگفت برو برای خودت تیپ بزن و بیرون بگرد و هرروز یکجا بودم قدر لحظات پاک و قشنگ دوران زیبای طلایی زندگی تون رو با چیزای مسخره و احمقانه تلف نکنید زود عروسی کنید
بهترین یارتون بعد همسربشه بچه من این زندگی وحشتناک روکه گفتم خیلی خیلی خیلی خیلی از این دردناک تربود چون آخر این کشمکش ها این شد که مادرم مرد😭😭😭😭😭😭 نمیدونی تلفن که زنگ میزد مادرم بود کل وجودم وحشت بود که باز میخوادبگه اون زنکه باخواهرم چکار کرده و خواهرم رو هم که دشمن من کرده بودن باز ترس داشتم برامادرم که نکنه زنگ زده صداشو خواهرم بفهمه یک دعوایی راه بندازه که چرا اینارو بمن درد دل کرده هنوز داغ دارم بعد دوسال که چرا گوشی مادرمو جرات نمیکردم 😭جواب بدم طفلکی هیچکس رو انگارتوی دنیا نداشت همش بمت زنگ میزد منم بیشتر وقتا جواب نمیدادم فقط بخاطرخودش که خواهرم باهاش دعوا راه نندازه اینقدرخواهرمو روانی کرده بودن طفلک اونم به همه چی شک داشت فکر کن نصف شب دوراشون میزد زنکه فاسد خواهرم و چکار کرده بود که برده اون بودلای در رو باز میذاشت میرفت خونه پدرم میخوابید مادرم میگفت زنکه سرلخت میاد از روی من و بابات رد میشه میره باپرویی نصف شب توی یخچال براخودش چیزی برداره مادرمو دق دادن مادرم مرد 😭
بگو درون گرام
به نظرم گير دادن ايشون به اينكه شما دوست داريد يا نه واقعيت يه كم عجيبه
خيلي چيزا اسن وسط مهمتره
اینارو بهتون یاد میدم خیلی عالی ۷سوره توحید رو به کف دستتون بخونید به طرف مقابل یواشکی نگاه کنید دست رو مچ کنید نیت کنید خدایا بحق قل هووالله که فلانی بحرفم گوش کنه یا مثلا فلان چیز و نگه یا هرنیتی بعد مچ دست رو باز کنید فوت کنید کف دست بازشد رو بسمتش من خیلی انجام میدم اثرعالی داره روهمسرم
دوم اینکه بیخیال باش حساس نشو
سوم اینکه سخنرانی های دکترشاهین فرهنگ باعث شد بشدت زندگیم متحول شه خیلی خیلی خیلی عالی بعدا شوهرم علاقه مندشد الان چندساله شوهرم دیگه دهن بین خانواده ش نیست و منطقی و مثبت فکرمیکنه آقای دکتر واقعیت هارو براساس تجربه و تحقیق میگه مثل بقیه نیست که چیز مندآوردی رو از جایی بلغورکنن ایشون درس خوندن تو این زمینه و آزمایش های علمی انجام دادن خودش آمریکا درس خونده ولی حرفهاشو از لای قرآن میگه کلی هم شاد میشی همم به حال امروزه خودمون میخندیم که چرا برای چیزهای بی ارزش وقت گذاشتیم فکر کردیم
برای شما سخنرانی خانواده موفق خوبه تکنیک عشق و نامه عالیه ولی اول رهایی از نگرانی رو چندبار گوش کنید مثلا آهنگ گوش میدی یا بیرونی یا کارای خونه بلاخره وقت پیدامیشه من اینقدر گوش میدم کل سخنرانی هاشو که شده برام قرص آرام بخش هروقت گرفتاری ناراحتی یا حتی بیکارم همینجوری هر روز گوش میدم برای همه چی صحبت کرده جالبه کلی هم شاد میشی چون انرژی منفی دفع میشه ایشونم شوخ طبع توی روبیکا کانال 👇👇👇
ghanon_jaazb@
اگرم مسئله درمانی یا هرچی فکرتو درگیر کرده مثلا عفونت سردرد بیماری هرچی اینم عالیه این دوتا معجزه های زندگی منن هرروزم رو با اینا میگذرونم ایشون استادنظری زاده هستن طب اسلامی رو میگه کلی غذاخوشمزه اصلاح سبک زندگی منم با ایشون یک ماه بیشتر آشنا شدم با کانالش معجزه کرد برام عفونت داشتم بدنم سرد بود مدام کمردرد و یکسری چیزا فقط باحذف یا خوردن بعضی مواد غذایی معجزه کرد
کانال ش توی ایتای 👇👇👇
tadris14@
چ شوهر خوبی من با اینکه سنم بالاس هنوز اجازه رفت و آمد با دوست و ندارم انگار یک دختر بچه ام،چند شب پیش از دهنم پرید که به اصرار دوستم رفتم خونش خیلی کوتاه قیامت به پا کرد مجبورم همیشه کارام و مخفیانه انجام بدمذابن رفتارش باعث تنهایی زیاد من شده
داریک برنامه جدیدیه ک با ثبتت 5سوت و با دعوت دوستات10سوت طلا میگیری
اول باید داخل سایت همیاران داریک ثبت نام کنی و بعد داریک دانلود کنی
این کد من :887812
اگه با کد کسی ک تو همیار نیس قبت نام کنی جایزه تعلق نمیگیره حتما داخل سایت همیار ثبت نام کنین
من با یه خانمی دوستم ایشون متاهله و خیلی محترم و مودب و خیلی مهربونه و دوستای زیادی هم داره ولی برای خودش و خونش حد و مرز گذاشته به هیچ وجه نمیزاره دوستاش بیان خونش و خودش هم خونه کسی نمیره. با دوستاش میرن بیرون، حتی برای خوردن چایی هم بیرون دعوتشون میکنه بعضی وقتا شام درست میکنه با بچه هاش و دوستاش جمع میشن پارک پیش خونشون . به نظرم اینجوری خیلی بهتره بعضی خانمها در دوستی از حد میگذرن یه وقت میبینی خانم ساعت ده شب بدون دعوت اومده خونت یا فکر میکنه عضوی از خانوادته لباساشو کامل در میاره با شوهرت شوخی هم میکنه. دوستی با رعایت احترام و مرز خیلی عالیه. بعضی وقتا شوهرها هم اختیارشون دست خودشون نیست شروع میکنن به شوخیای بیخود. شوهرتون حتما دلیلی داره که دلش نمیخواد با دوستاتون رفت و آمد کنید شما هم با دوستات بیرون قرار بزار یا مثل دوست من نزدیک پارک خونتون جمع بشید یه فلاسک چایی و خوردنی ببر شوهرتم از دور میتونه ببینتت بهتره مخفیانه کاری نکنی یا مخفیانه خونه کسی نری ممکنه هزار جور اتفاق برات بیوفته.
بزار بگه امول هستی به هیچ جات نباشه اصلا هم اهمیت نده بهش بگو دنبال چی هستی؟ الان برای یه خانمی نوشتم دوستی باید با رعایت حد و مرز باشه با هر کسی دوست شدی چه صمیمی چه غیر صمیمی اصلا و به هیچ وجه نه تویه خونش برو و نه بزار اون بیاد تویه خونت. دوستی فقط برای بیرون از خونست مثلا میخوای خرید کنی با دوستت برو میخوای یه دور تویه شهر بزنی با دوستت برو یه چایی و کیک بخور و برگرد همین. دیگه نباید حرفی از شوهر و نامزدت بهش بزنی از همه مهمتر نباید در مورد دوستات و خصوصیاتشون و رفتارشون با شوهرت حرف بزنی نگو دوستم همش میخنده شاده فلان جور لباس میپوشه فلان جور حرف میزنه چون مرد در جا شروع میکنه به مقایسه یا تصویر سازی تویه ذهنش. دفعه دیگه از دوستات پرسید بگو هر وقت دلم گرفت یا به هم صحبت احتیاج داشتم بیرون با دوستام قرار میزارم همین. آدم از بدون دوست بودن خجالت بکشه بهتر از اینه که دلش از اعتماد زیاد به نا رفیق و نامرد بشکنه.
ممنون عزیزم بابت وقتی که گذاشتی،مشکلم اینه همسرم دوست نداره با خانواده هامونم رفت و آمد کنیم و من شهر غریبم،خودش تایم طولانی و بیرون میگذرونه و ی عالمه دوست و همکار داره که هرجا بخاد میره و هرکاری بخاد انجام میده و من از هیچی خبر ندارم و اصلا وقتی برا من نمیذاره،ولی متاسفانه من حتی تلفنیم نمیتونم با خانوادم و یا دوست در ارتباط باشم وقتی که هست پس همه چی موکل میشه به وقتی که نباشه و همین رفتارش باعث شد دیگران برا اینکه من به مشکل نخورم ازم فاصله گرفتن و من تنها شدم ،البته من سالهاست که گذشته و عادت کردم وبا دیدن بعضی تاپیکا متوجه ظلمی که به خودم با موندن تو این زندگی کردم میشم
